نگاهی به آثار نوشته شده در زندان
قلمهای حبسکشیده!
سروناز بهبهانی/
ادبیات زندان حکایت جالبی دارد که توسط نویسندگان بزرگی ساخته شده است. در طول تاریخ نویسندگان بسیاری بودهاند که در سالهای اسارت در زندان، از نوشتن بهعنوان راهی برای عبور از یکنواختی استفاده کردهاند. تا جایی که حتی گونه خاصی از ادبیات را ایجاد کردند که بخشی از ادبیات زندان بهشمار میرود. هرچند آثار نوشته شده در بند تنها به زندان و موضاعات پیرامون آن محدود نمیشود و پارعهای از نویسندگان حرفهای ناتمام و ناگفته خود از زندگی، سیاست و فلسفه را دستمایه نگارش آثارشان قرار دادهاند اما در عین حال افرادی نیز بودهاند که اشاره مستقیمی به شرایط زندان و خاطرات آن داشتهاند. در اتیران نیز می توان به نمونههایی از آن اشاره داشت. بزرگ علوی؛ نویسنده و سیاستمدار چپگرا، روزنامهنگار نوگرا و استاد زبان فارسی ایرانی از ان جمله است که در اردیبهشت ۱۳۱۶ همراه گروه پنجاه و سه نفر دستگیر، محاکمه و به جرم پیروی از مرام اشتراکی به هفتسال زندان محکوم شد و تا شهریور ۱۳۲۰ زندانی ماند. او در ورقپارههای زندان که آن را پنهانی در زندان میتوانست ثبت کند، روزانهنویسیها و خواستههای همبندیان خود را آشکار کرد و بعدها در قالب کتابی با همین عنوان به چاپ رسانید. در فهرست زیر به آثاری مشهوری از نویسندگان بزرگ جهان اشاره داریم که در واقع در زندانها نوشته شدهاند.
به آلسیا از زندان
ریچارد لاولیس
به آلسیا از زندان؛ نام قطعه مشهوری از ریچارد لاولیس؛ شاعر انگلیسی و یکی از شعرای سلطنتطلب حامی شاه چارلز یکم در طول جنگهای داخلی انگلستان است. او به خاطر ارائه یک پرونده سلطنتطلبانه برای حمایت از اسقف اعظم به زندان فرستاده شد و از سالهای زندان برای نوشتن اثر معروفش استفاده کرد. لاولیس پس از آزادی تمام اموال خود را وقف حمایت از پادشاه کرد و در ۱۶۴۶ به یاری فرانسویان شتافت تا دانکرک را از دست اسپانیایی ها خارج سازند. مجموعه اشعار لاولیس در ۱۶۴۹ در زمان زندانیبودنش با عنوان «لوکاستا» به چاپ رسید. او در شعر مشهورش این مضمون را بیان میکند که «تو نمیتوانی ذهن انسان را زندانی کنی زیرا با وجود دیوارهای اطرافش او میتواند معشوق خودرا تصور کند».
از اعماق
اسکار وایلد
«از اعماق» نامهای طولانی در ۵۵هزار واژه و ۸۰صفحه از اسکار فینگل اُ. فِلاهرتی ویلز وایلد به معشوقش است که در دوران حبس دوسالهاش به جرم همجنسگرایی در زندان ردینگ نوشته شده است. نامه با عبارت «بوزی عزیز» آغاز و با «دوستِ عاشقِ تو» پایان مییابد. این نامه بعدا با عنوان De Profundis منتشر شد. در آن زمان به زندانیان اجازه داده نمیشد که داستان یا مقاله در زندان بنویسند؛ ولی آنها اجازه نوشتن نامه را بهطور روزانه داشتند و مقررات زندان طول نامه را مشخص نکرده بوده است. مدیر زندان که با اسکار برخورد نرمی داشته کاغذ و قلم در اختیار او قرار داده است. در نهایت زمانی که وایلد از زندان آزاد میشود نامه را در اختیار او قرار میدهند تا با خود ببرد.
تاریخ جهان
والتر رالی
کتاب تاریخ جهان اثری از سروالتر والی است که تاریخ جهان را از زمان خلقت تا جنگ سوم مقدونی دنبال میکند. شاید امروز در محافل دانشگاهی والتر را تاریخنگار به حساب نیاورند اما تاریخ ناتمام او بهنوعی شاهکار جهانیست. سر والتر رالی از اعیان و اشراف، نویسنده و جهانگرد انگلیسی بود که شهرتش به سبب معرفی تنباکو به انگلستان است. رالی در خانوادهای با مذهب پروتستان در دِوون متولد شد. او که مورد لطف و توجه ملکه الیزابت اول قرار داشت، در سال ۱۵۸۵ به مقام ارزشمند شوالیه رسید. اما در سال ۱۵۹۱ بدون اجازه ملکه مخفیانه با یکی از ندیمههای وی ازدواج کرد و به همین خاطر او و همسرش را به زندان سلطنتی برج لندن فرستادند و کتاب تاریخ جهان را در آنجا نوشت.
سفرهای مارکو پولو
روستچیلو د پیزا
سفر مارکوپولو نام اثری مشهور از نویسنده مطرح ایتالیاییست که توسط روستچیلو دا پیزا در زندان نوشته شده است. روستچیلو دا پیزا، نویسنده داستانهای عشقی ایتالیایی در اواخر قرن سیزدهم میلادیست. مارکو پولو در هنگام جنگ ونیز و جنوا اسیر شد و به مدت سه سال در زندان بود که داستان سفرهایش را برای همسلولیاش، روستیکلو دا پیزا تعریف کرد و او داستانهای پولو را مینوشت، البته از خودش نیز حکایتهایی به آن افزود. روستچیلو بومی پیزا بوده و احتمالاً در جنگ مورلریا در ۱۲۹۸ میلادی بین جمهوری جنوا و پیزا اسیر جنوا شدهاست. زمانی که مارکو پولو از زندان آزاد شد، داستان را به روستچیلو تقدیم کرده و سپس این دو با کمک هم آن را منتشر ساخته که به عنوان سفرهای مارکوپلو شناخته میشود.
شاه آرتور
توماس مالوری
از زندگی سر توماس مالوری نویسنده انگلیسی؛ روایات مختلفی نقل شده و شواهدی دال بر اینکه او سرباز و از اعضای پارلمان انگلستان بوده نیز پیدا شده اما ادوارد هیکس در کتابی که سال 1928 منتشر کرد؛ نوشت که او آدم خوشنامی نبوده و به جرم دزدی، تجاوز، آدمربایی و راهزنی زندانی شده بود. ''هر آنکسکه بتواند این شمشیر را از دل این سنگ بیرون بکشد، پادشاه خردمند انگلستان خواهد شد''... این جمله معروف از دل داستان بارها گفته شده «شاه آرتور» بیرون آمده و شهرتی همپای این حماسه دارد. توماس مالوری با اقتباس از منابع فرانسوی این روایت نسخه معروف از افسانه آرتور را روایت کرده که بیشک بیوگرافی محصول او نه الزاما مستندترین است؛ بلکه تنها شاخصهاش ایناستکه مالوری آن را در زندان نوشت.
نامهای از زندان بیرمنگام
مارتین لوتر کینگ جونیور
رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقاییتبار که درپی بازداشت رزا پارکس، زن سیاهپوستی که با بلند نشدن از روی صندلی یک اتوبوس عمومی برای یک سفیدپوست زندانی شد، کسی نبود جز مارتین لوتر کینگ جونیور جوان که رهبری جنبش تحریم سیاهپوستان را برعهده گرفت و به عنوان یک فعال مبارزه با تبعیض نژادی شهرت یافت. او در سالهایی که در زندان بود، نامه مهمی را نوشت که بعدها در کتابی با نام «نامهای از زندان بیرمنگام» منتشر شد. در بخشی ازایننامه آمده: « وقتی که تا همیشه در حال جنگیدن با حس منحط «هیچکس بودن» باشید، آنگاه خواهید فهمید که چرا برای ما طاقتفرسا است تا منتظر بمانیم. زمانی میرسد که ظرفیت تحمل انسان تمام میشود و دیگر مایل نیست تا در ورطه ناامیدی فرو رود».
پاپیون
هنری شاریر
شاریر؛ نویسنده فرانسوی قرن بیستم است که در سال ۱۹۳۱ به اتهام قتل رولاند لوپتی (اتهامی که او به شدت تکذیب کرد)، به زندگی در زندان و دهسال کار سخت محکوم شد. پس از یک زندان کوتاه در زندانهای موقت در کن فرانسه، او در سال ۱۹۳۳ به زندان سنت لوران مارونی در رودخانه مارونی، به زندان مستعمرات در گویان فرانسه منتقل شد. او کتاب مشهور پاپیون را در این دوره نوشت. وی ادعا داشت که بیشتر رخدادهای تحریرشده در پاپیون تا حد زیادی درست است، اما منتقدان مدرن براینباورند که بسیاری از مواد کتاب، در واقع خاطرات نقلشده دیگر زندانیان همراه او بودهاست. بعدها فیلمی سینمایی در ژانر درام، جنایی، به کارگردانی فرانکلین جی. شافنر بر اساس این کتاب و به همین نام ساخته شد.
دن کیشوت
گل سروانتس ساآودر
گل سروانتس ساآودرا؛ نابغه اسپانیایی ادبیات و هم عصر شكسپیر مشهور بود که با اثر فوقالعاده خود؛ «دون كیشوت دلامانكا» در سال بهنوعی رمان مدرن را پایهگذاری کرد؛ اما وضعیت اقتصادی او اسفبار بود. پس از آنكه گاسپاردی ازپلتا كه یك اشرافزاده بود، به شکل مرگباری در خیابان مقابل منزل سروانتس زخمی شد؛ سروانتس و زنانی كه در خانهاش بودند، به اتهام دخالت در مرگ آن اشرافزاده زندانی شدند. او كتاب دونكيشوت را در زندان آرگانسيل در ايالت لامانكا نوشت. هدف سروانتس، ارايه تصويری از زندگی واقعی و ارايه سبك و روشیست كه از طريق آن بتواند با بيانی ساده، صادقانه و دقيق منظور خود را بيان كند. بخش اول دن کیشوت، نخستینبار در سال ۱۶۰۵ و بخش دوم ده سال بعد در مادرید چاپ شد.