اهمیت سلامت روان به‌ویژه برای افراد مسن در دوران کرونا

دکتر علی‌اصغر شاملو

تا همین چند‌ماه‌قبل کسی باور نمی‌کرد و حتی تصورش هم برای بیشتر مردم دنیا غیر‌ممکن بود که ظرف مدت کوتاهی شرایطی در دنیا به‌وجود بیاید که تهدیدی جدی بر علیه سلامت انسان‌، اقتصاد جهان و هم‌چنین سیستم روابط اجتماعی مردم جهان به‌شمار رود. بسیاری از ما هرگز درمقابل چنین بحران همه‌گیر و خطرناکی قرار نگرفته بودیم. اکثریت مردم ازیک‌‌سو نگران این هستند که چه کنند تا دچار این ویروس نشوند و ازطرف‌دیگر با اضطراب بیشتر به این نکته توجه می‌کنند و از خودشان می‌پرسند که اگر دچار این ویروس شدیم، چه اتفاقی برای ما و اطرافیان‌مان می‌افتد؟ به‌جز نگرانی بابت شرایط سلامتی خودمان و دیگران، مردم به‌درستی نگران شرایط اقتصادی خود ازیک‌سو و ازسوی‌دیگر نگران اقتصاد جهان هستند؛ چرا‌که هرکدام از ما بخش کوچکی از اقتصاد جهان را تشکیل می‌دهیم. در آخر هم از خود می‌پرسیم که آیا ما زنده می‌مانیم؟ آیا به‌زودی واکسن این ویروس ساخته می‌شود؟ اگر ساخته شود، آیا به‌دست همه می‌رسد؟ آیا داروی ضد‌کرونا به بازار خواهد آمد؟ آیا از شر این ویروس راحت خواهیم شد؟ و بسیاری پرسش‌های دیگر که سیستم روانی‌، احساسی و افکاری ما را چند‌ماهی‌ست که تحت فشار بی‌امان خود قرار داده است. در بیشتر موارد، ترس ما به‌خاطر ناشناخته‌بودن و غیر‌قابل‌پیش‌بینی‌بودن عملکرد و تأثیرات ویروس کرونا‌ست. از وحشت و ترس به‌خاطر ویروس کرونا گرفته تا شادی و امید به ساخت و در ‌دسترس ‌قرار‌گرفتن دارو و واکسن ضد‌کرونا، همه و همه در چند‌ماه گذشته در زندگی فردی و اجتماعی همه مردم دنیا حضوری مداوم و فعال داشته است. دقیقاً در همین دوران است که نگهداری و مراقبت از سلامت روان بیشترین اهمیت را پیدا می‌کند؛ چرا‌که پژوهش‌ها نشان می‌دهند که اگر ما بیش‌از‌اندازه نگران سلامت فیزیکی خود باشیم، حتماً سلامت روان ما هم تحت تأثیر منفی آن، آسیب خواهد دید. برای حفظ سلامت فیزیکی و روانی مردم جهان  مهم‌ترین پیشنهاد، شاید عبارتی تکراری اما بسیار ضروری و کارآمد است: «پیشگیری بسیار مؤثرتر از درمان است». به‌طور کلی، درشرایط بحرانی، همیشه حمایت اجتماعی‌-‌روانی از افرادی که دچار بحران شده‌اند، نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای ایفا می‌کند. اما پیش‌از هر‌چیز نگاهی کنیم به عواملی که در این دوران فشاری مضاعف را برما تحمیل می‌کنند؛ فشاری که سلامت روان و سیستم اجتماعی‌–‌روانی ما را مورد هدف قرار می‌دهد:
وحشت از دچار‌شدن به ویروس کرونا و مرگ؛‌ هجوم به مراکز درمانی به‌خاطر وحشت از دچاربودن به ویروس؛‌ وحشت از ناتوان‌شدن درانجام برنامه‌های روزانه؛‌ نگرانی از بیکار‌شدن و از‌دست‌دادن کار و درآمد؛‌ وحشت از ایزوله‌شدن و تنها‌ماندن و طرد‌شدن ازسوی دیگران؛‌ احساس ناتوان‌ بودن درحمایت از اطرافیان و عزیزان؛‌ نگرانی از اینکه چه کسی از فرزندان‌مان نگه‌داری خواهد کرد؛ اگر مرگی درمیان باشد. حتی در پایان درمان هم، همچنان افراد می‌توانند نگران پیامد‌های آن باشند و آن‌زمان هم بایستی مورد حمایت قرار گیرند. در چنین شرایطی، همواره از خود پرسش می‌کنیم که آیا من دیگران را مبتلا کرده‌ام‌؟ یا اینکه آیا به‌وسیله کسی که او را نمی‌شناسم مبتلا شده‌ام؟... قابل تصور است که اگر فردی که ما را مبتلا کرده، بشناسیم، می‌توانیم نسبت به او خشمگین شویم و او را گناه‌کار بدانیم. یا اگر کسی را که مبتلا کرده‌ایم، بشناسیم؛ همواره دچار عذاب وجدان خواهیم شد و این احساس و افکار بد دائماً ما را آزار خواهد داد. دراین‌میان نباید فراموش کرد که در دوران همه‌گیری بحرانی بسان ویروس کرونا‌، فشار روانی‌-‌اجتماعی بر سه گروه از جامعه در مقایسه با دیگر اقشار، بسیار بیشتر است. 1. کسانی که دچار این ویروس شده‌اند 2. پرسنل درمانی که مستقیماً با چنین افرادی سروکار دارند 3. مسئولینی که تصیمات‌شان مستقیم یا غیرمستقیم بر بحران کرونا تأثیر‌گذار است. اما فشار روانی گفته شده در بالا در چه‌صورتی بر آن افراد وارد می‌شود‌؟ افرادی که مستقیماً با ویروس کرونا درگیر هستند، به‌ویژه فرد مبتلا شده و پرسنل پزشکی و نزدیکان درجه یک این افراد تحت فشارهای زیر قرار خواهند گرفت: 1. ریسک دچار‌شدن پرسنل و نزدیکان فرد به ویروس و انتقال آن به دیگران 2. به‌خاطر شباهت این بیماری با آنفولانزا و گریپ احتمال خطای تشخیصی آن به انداره‌ای زیاد است که می‌تواند فشار بیشتری را بر فرد بیمار و اطرافیان او وارد کند. 3. برای کسانی که به‌طور جدی دچار ویروس کرونا شده‌اند، ریسک آسیب روانی و فیزیکی بسیار بالاتر است و این خود می‌تواند مصونیت بدنی فرد را پائین آورده و اطرافیانش را دچار استرس مضاعف کند. 4. وحشت از طولانی‌شدن و جدی‌ترشدن بیماری که پیامدهای اقتصادی منفی برای فرد و خانواده او به بار می‌آورد. 5. خراب‌شدن روابط اجتماعی؛ چرا‌که بسیاری، حتی ابتلا به ویروس کرونا را نوعی توهین و نقطه‌ضعف فرد می‌دانند. 6.خشم‌، نارضایتی و عصبانیت از سیستم درمانی و به‌ویژه هزینه‌های مالی که بر روی دوش بیمار گذاشته می‌شود. 7. عدم باور به اطلاعاتی که وسائل ارتباط جمعی به جامعه تزریق می‌کنند. 8. آن گروه از افرادی که دچار بیماری‌های روانی هستند و از رفتن به مراکز درمانی خود داری می‌کنند، ممکن است دچار مشکلات روانی وخیم‌تری شوند. بخشی از واکنش‌هایی که شهروندان در دوران بحران نشان می‌دهند بسیار طبیعی‌ست؛ چرا‌که رفتار آنها تحت‌تأثیر وحشت، ترس، نگرانی‌، نداشتن اطلاعات دقیق و شایعات است. برقراری و ادامه ارتباط تلفنی و اینترنتی به‌شدت در دوران بحرانی همچون کرونا تأثیرات مثبتی بر سیستم روانی افراد در جامعه خواهد گذاشت. این ارتباط  و حمایت به‌ویژه در مورد کسانی که ایزوله شده‌اند یا در دوران قرنطیه هستند یا امکانات مالی خوبی ندارند، بسیار برجسته‌تر می‌شود. اقدامات و کوشش‌ها برای نگه‌داشتن سلامت روان جامعه در حد نرمال در دوران ویروس کرونا برای گروهی بیشتر از بقیه و  مهم‌تر جلوه می‌کند. این گروه‌ها شامل کودکان، افراد مسن‌، افراد فقیر و کادر درمانی‌ست. فراموش نکنیم که افراد مسن به‌ویژه آنهایی که ایزوله شده‌اند یا بیماری‌هایی از قبیل آلزایمر دارند، ممکن است در این شرایط دچار اضطرب شدید شده و رفتار غیر‌متعارف از خود نشان دهند‌. مثلاً بیشتر و جدی‌تر عصبانی ‌شوند؛ از اطرافیان و اوضاع مأیوس و به دیگران مشکوک‌تر شوند؛ این افراد از‌نظر احساسی نیاز بیشتری به حمایت دیگران دارند. شاید حتی نیاز به کمک یک روانشناس داشته باشند. در مورد افراد مسن نیز موارد زیر بایستی حتماً درنظر گرفته شود:
1. افراد مسن نیاز به اطلاعات ساده، روشن و کوتاه دارند و به‌ویژه اینکه چطور از دچار‌شدن به ویروس جلوگیری کنند. 2. درصورت لزوم، اطلاعات داده شده برایشان تکرار شود. 3. درمنزل و حتی درخانه سالمندان یا مراکز بهداشتی و پزشکی درصورت بودن افراد مسن، بایستی دقت بیشتری در جلوگیری از سرایت ویروس انجام شده باشد؛ چرا‌که افراد مسن به‌راحتی مبتلا به ویروس می‌شوند‌. 4. برقراری ارتباط منظم و مرتب با نزدیکان و اطرفیان برای سلامت روان افراد مسن نقش مهمی را بازی می‌کند. 5. به اطرافیان نزدیک افراد مسن پیشنهاد می‌شود که حتماً در دروان کرونا برای ملاقات آنها کوشش بیشتری کنند؛ چرا‌که این امر حال‌شان را بهتر می‌کند. در پایان باید گفت که افراد مسن در بحران کرونا بسیار آسیب‌پذیر هستند. دسترسی به اطلاعات کم، پائین‌بودن مصونیت بدن، مرگ‌و‌میر طبیعی در سنین بالا، تنها شدن، امکانات و موقعیت پائین اجتماعی و اقتصادی، سلامت روانی آنها را بسیار شکننده می‌کند. همچنین لازم است که در دوران بحرانی مانند کرونا، رسیدگی به بیماری‌های مزمنی که به‌ویژه افراد مسن دارند، به‌دست فراموشی سپرده نشود.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه