نقدی بر اوجگیری بیانیهنویسی باشگاهها؛
بهجای کلاه هواداری، عینک مدیریتی بزنید
سعید احمدیان
بیانیههای تندوتیز و کف سکویی باشگاههای لیگ برتری که از اتفاقات مسابقات نشات میگیرد، یکی از چالشهای امروز فوتبال است که به جای کنترل حواشی، آنرا افزایش میدهد. بهگزارش ایرنا؛ سنت بیانیهنویسی گویا دوباره در فوتبال ایران به راه افتاده است، سنتی که در چندسالگذشته تبدیل به یک رسم نانوشته شده و هربار به بهانههای مختلف، باشگاهها با انتشار بیانیههای تند و تیز از خجالت یکدیگر و فدراسیون فوتبال در میآیند. در هفته گذشته هم دوباره بازار بیانیه دادن داغ شده و سوتهای پرحرفوحدیث داوری در کنار تعطیلی لیگ بهدلیل انجام یک بازی دوستانه سبب شده تا از باشگاه پرسپولیس و هوادار گرفته تا استقلال دوباره رو به سنت بیانیهنویسی بیاورند و با انتشار متنهای تند، اتهامات زیادی را به بخشهای مختلف نسبت بدهند. اگر تا پیشازاین شاهد بودیم که در سالن نشست خبری و میکس زونهای استادیوم، مربیان و بازیکنان و مدیران از خجالت یکدیگر در میآیند، حالا شاهد هستیم که بیانیهها تبدیل به بلندگویی برای بیان حرفهایی شده است که بازیکن، مربی یا مدیر ترجیح میدهد از زبان او بیان نشود و به همین خاطر این حرفها در قالب یک بیانیه گنجانده و منتشر میشود. اگر چه بیانیه دادن از سوی باشگاهها امری پذیرفتهشده در فوتبال دنیاست و بهعنوان یک فرصت برای شفافسازی و ازبینبردن ابهامها منتشر میشود، بااینحال سنت بیانیهنویسی در فوتبال باشگاهی ایران معنای متفاوت با رسم رایج آن دارد؛ بهطوریکه بیانیهها بهجای اینکه نسبت به ابهامها و حواشی شفافسازی کند، بیشتر به حاشیهها دامن میزند و آتش اختلافات و اتهامزنیها را تندتر میکند؛ بهطوریکه بهنظر میرسد جنگ و دعوای کنار و داخل زمین به متن بیانیهها هم کشیده شده است. در بیانیههای چندوقتاخیر باشگاههای لیگ برتری بهخوبی شاهد هستیم که بدون مستندات، اتهامات تندی نسبت به بخشهای دیگر فوتبال نسبت داده میشود و چنین روندی به جای کاهش به افزایش حواشی دامن میزند و سبب میشود که جنگ بیانیهنویسی راه بیفتد و باشگاهی جواب باشگاه دیگر را با یک بیاینه دیگر بدهد و این چرخه ادامه پیدا کند، بدون اینکه واقعیت برای افکار عمومی و هواداران فوتبال مشخص شود. نگاهی به متن بیانیههای منتشر شده توسط باشگاههای مختلف نشان میدهد که مدیران این تیمها، سطح چالشها و ابهاماتی که برایشان به وجود آمده است را به دعواهای نازل هواداری کشاندهاند؛ بهطوریکه نگاهی به متن برخی از این بیانیهها نشان میهد گویا این متن را هواداران تیفوسی از روی سکو به جای مدیری که پشت میز مدیریت باشگاه مینشیند، نوشتهاند. اگر چه ممکن است برخی از دغدغههای باشگاهها که سبب نوشتن بیانیه میشود، قابلتأمل و پیگیری ازسوی دستگاههای مورد سوال قرار گرفته، باشد اما پایین آوردن سطح بیان این علامت سوالها به دعواهای زرد و پوپولیسیتی و روی سکویی سبب میشود تا مطالبه باشگاهی که مورد ضرر واقع شده هم در بین جار و جنجالهای ادبیات تند بیانیهها فراموش شود و کسی آن را نشنود. برجستهکردن اعتراض و انتقادها با ادبیاتی تند در بیانیهها که با اتهام زنی ترکیب میشود، گرهای از چالشهای فوتبال ایران باز نمیکند و بر عکس این چالشها را عمیقتر میکند؛ بههمینخاطر بهنظر میرسد اگر باشگاهها به دنبال احقاق حقوق خود هستند، بهتر است با فراموشی نگاه پوپولیستی و نازلکردن سطح دغدغههایشان به کری خوانیهای کف سکویی، بهجای بر سر گذاشتن کلاه هواداری در بیانیهنویسی، عینک مدیریتی بزنند تا مشکلات و چالشهایی که فوتبال ایران گرفتار آن است با یک زبان درست که آب بر آتش حواشیست، بیان شود، مسئلهای که باعث خواهد شد تا زخمهای فوتبال بهجای عمیقتر شدن، درمان شود.