پربازدیدترین چهره ویدئویهای TED زیر ذرهبین
کن رابینسون؛ خالق مدرسه خلاق
مصطفی رفعت
«کن رابینسون» مفتخر به لقبِ «سِر»؛ سالهای متمادی با دولتها، نظامهای آموزشی، آژانسهای بینالمللی، شرکتهای جهانی و برخی از سازمانهای فرهنگی پیشرو در جهان، همکاری کرد تا انرژی خلاق مردم و سازمانها را احیا کند. او پروژههای ملی و بینالمللی را درزمینه آموزش خلاق و فرهنگی در بریتانیا، اروپا، آسیا و ایالاتمتحده رهبری کرد. او که چهره محبوب کنفرانس معتبر TED و متعهد به اهداف اینرویداد در توسعه ایدههای جدید است، پربینندهترین سخنران در تاریخ اینمجموعه بهشمار میرود. سخنرانی او؛ «آیا مدارس خلاقیت را میکشند» در 160 کشور دیده شده است. او بهمدت 12سال استاد آموزش هنر در «دانشگاه وارویکِ» انگلستان بود و سپس، استاد ممتاز شد. در سال 1999، یک کمیسیون ملی درزمینه خلاقیت، آموزش و اقتصاد را برای دولت بریتانیا رهبری کرد. «همه آینده ما: خلاقیت، فرهنگ و آموزش» (عنوان گزارش او) با استقبال گستردهای روبهرو شد. او شخصیت اصلی در توسعه استراتژی توسعه خلاق و اقتصادی بهعنوان بخشی از روند صلح در «ایرلند شمالی» بود و با وزرای آموزش، آموزشوپرورش و فرهنگ همکاری میکرد. طرح ایجادشده برای تغییر، بازکردن قفل خلاقیت، توسط سیاستمداران همه احزاب و توسط رهبران تجاری، آموزشی و فرهنگی در آنجا بهتصویب رسید. او یکی از چهار مشاور بینالمللی دولت «سنگاپور» برای تبدیلشدن به قطب خلاق آسیای جنوبشرقی و نیروی راهنما در استراتژی سراسری «اوکلاهاما» برای پرورش خلاقیت و نوآوری در فرهنگ، تجارت و آموزش بود. «کن رابینسون» ازسویِ رسانههای «تایم»، «فورچون» و «سیانان» چهره اول معرفی شد؛ و مجله Fast Company او را یکی از «متفکران نخبه جهان درزمینه خلاقیت و نوآوری» نامید و حتی در لیست Thinkers50 از برترین متفکران تجاری جهان قرار گرفت. او در سال 2003 بهدلیل خدماتش در هنر، نشان «شوالیه» را از «ملکه الیزابت دوم» دریافت کرد. «کن» در بسیاری از انجیاُها و خیریهها مشارکت فعال داشت و از حامیان بنیادهایی مانند The Place، Lynne and Land، Think Equal و ... بهشمار میرفت. کتابی از او بهنامِ «المنت: چگونه با یافتن علاقه قلبی خود و وقف خویش به آن، هرچیز رنگ دیگری بهخود میگیرد» پرفروشترین کتاب سال 2019 «نیویورکتایمز» است؛ که به ۲۳ زبان ترجمه شده و بیش از یکمیلیوننسخه در سراسر جهان فروخته است. دیگر اثرش؛ «فراتر از ذهن: چگونه انسانی خلاق باشیم؟» نیز که سال 2011 منتشر شد، باز پرفروشترین کتاب «نیویورکتایمز» لقب گرفت. کتاب «مدارس خلاق: انقلاب مردمیکه آموزش را متحول میکند» نوشته او، به موضوع چگونگیِ تغییر نظامهای آموزشی مشکلدار جهان میپردازد و اکنون به 15 زبان دردسترس است. آخرین کتابش «شما، فرزندتان و مدرسه: پیمودنِ راهی بهسوی بهترین آموزش» در سال 2018 منتشر شد؛ راهنمایی ضروری برای والدین تا به فرزندانشان کمک کنند آموزشهایی را که واقعاً برای یک زندگی شاد و سازنده به آن نیاز دارند، بیابند. او طی سالهای قبل از مرگش، بر روی یک مانیفست کار میکرد؛ اثری کوتاه که تمام استدلالهای کلیدیاش را گردهم بیاورد و بهمثابه فراخوانی برای اقدام جهت «انقلاب در آموزشوپرورش» عمل کند. آرزوی او اینبودکه پس از مرگش، دخترش (کِیت) این اثر را کامل و منتشر کند. «کن رابینسون» گفته: «مدتهاست که کاری را که باید، انجام میدهم. دراینمسیر، نقشهای مختلف بازی کردهام: معلم، نویسنده، محقق، مشاور و سخنران. در بسیاری از ابتکارات در کل جهان، با نظامهای آموزشی و سازمانهای شرکتی، فرهنگی و اجتماعی، هدایت و مشارکت داشتهام. بهنظرم تنها فرمولِ تحول این است: ازسرگیری!» او که بهتاریخِ 4 مارس 1950 در «لیورپول» بهدنیا آمد، یکی از هفت فرزند خانوادهای از طبقه کارگر بود. در چهارسالگی به فلج اطفال مبتلا شد و هشتماه را در بیمارستان گذراند. بعد بهدلیل آثارِ فیزیکیِ این عارضه، در مدرسهای ویژه ثبتنام کرد. او دانشآموخته کالج آموزشوپرورش «برتون هال» بود و در رشته «ادبیات انگلیسی و نمایشنامه» تا مقطع لیسانس تحصیل کرد و در سال 1981، از دانشگاه «لندن» با مدرک دکترا فارغالتحصیل شد. پایاننامه او درباره «کاربرد نمایش در روند آموزش» بود. ایده اصلیِ «رابینسون» برای موفقیتآمیزبودنِ فعالیت مدارس این بود: آموزش باید در سه جبهه توسعه یابد؛ اولاً اینکه باید با ارائه یک برنامه درسی گسترده، تنوع را تقویت و فردیکردن فرآیند یادگیری را تشویق کرد. ثانیاً باید حس کنجکاوی را ازطریق آموزش خلاق (که به آموزش و توسعه معلم با کیفیت بالا بستگی دارد)، ترویج کرد. نهایتاً باید بر بیداری خلاقیت ازطریق فرآیندهای آموزشی جایگزین تمرکز کرد؛ شیوهای که تأکید کمتری بر برگزاریِ آزمونهای استاندارد و هماهنگ دارد و درنتیجه، مسئولیت تعریف دوره آموزشی را به تکتک مدارس و معلمان میدهد. او معتقد بود که بیشتر سیستم آموزشی فعلیِ در «ایالاتمتحده» بهجای «رویکرد خلاقانه برای یادگیری»، انطباق و استانداردسازی را تشویق میکند. «رابینسون» تأکید میکرد که ما تنها درصورتی میتوانیم موفق شویم که بدانیم آموزش، یک سازوکار ارگانیک است؛ نه فرایندی مکانیکی. او میگفت که مدیریت موفق مدرسه بهجای استفاده از ابزار «فرمان و کنترل»، به خلق یک «جَوِ مفید» نیاز دارد. او در سال 1977 با «ماری ترز واتس» آشنا شد و آنها در سال 1982 ازدواج کردند و صاحب فرزندانی بهنامهایِ «جیمز» و «کیت» شدند. «سر کن رابینسون» در خانهاش در لندن و براثر ابتلابهسرطان درگذشت. بنیاد The Creative Revolution که برمبنای ایدهها و آموزشهای او راهاندازی شده، یک شبکه آنلاین جهانیست که به افراد درزمینههای متنوع خلاقیت کمک و از آنها حمایت میکند. اینرا میتوان دستاورد بزرگِ مردی نامید که آموزش را جورِ دیگری میدید و میخواست؛ مردیکه در یکی از سخنرانیهایش میگوید: «واقعیت ایناستکه باتوجهبه چالشهایی که ما با آن روبهرو هستیم، آموزشوپرورش نیازی به اصلاح ندارد؛ بلکه باید تغییر کند». نشریه «گاردین» در گزارشی بهتاریخِ 26 اوت 2020 درباره او نوشت: این چهره طرفدار خلاقیت، توسط سیاستمداران هردو حزب اصلی بریتانیا بسیار نادیده گرفته شد؛ زیرا اصرار داشت که سیاست دولتهای متوالی دراینکشور، مبنیبراینکه سواد خواند و ریاضی باید غالب باشد، اولویتی کاذب بوده؛ همانطورکه در مصاحبهای گفته بود: «مثل ایناستکه بگوییم بیایید کیک را درست کنیم و هنگامیکه کیک را پختیم، تازه بخواهیم تخممرغها را در آن بریزیم!» او در آن سخنرانی بارها دیدهشدهاش؛ و البته در کنفرانسهایی که کمتر موردتوجه قرار گرفته بودند، استدلال کرد که کودکان، با «خلاقیت هنری» رشد نمیکنند؛ بلکه در سازوکارهای مدرسهای که بهجای «رهاییِ تخیل و ابتکار»، پیشرفت تحصیلی و انطباق را در اولویت قرار میدهند، آموزش میبینند. او به حضار گفت: «من معتقدم که تنها امید ما برای آینده، اتخاذ مفهوم جدید از اکولوژی انسانیست؛ مفهومی که در آن، شروع به بازسازی تعابیر قبلیمان از غنای ظرفیت انسانی کنیم. سیستم آموزشی، ذهن ما را بهمثابه زمینی برای استخراج یک ماده معدنیِ مشخص، میکاود. باید در اصول اساسی که در آن فرزندانمان را آموزش میدهیم، تجدید نظر کنیم. مدارس باید برای توسعه خلاقیت اختیارعمل داشته باشند. با بچهها مثل ماشین رفتار نکنید یا بیشازحد آنها را با برنامهریزی رشد ندهید. آنها استعدادهای خود را با کشفکردن و امتحانکردن چیزها پیدا میکنند».
حتماً تاکنون اسم TED به گوشتان خورده؛ شرکتی غیرانتفاعی آمریکایی-کانادایی که بانیِ مجموعه همایشهای جهانی بوده که با شعار «ایدههای شایسته گسترش»، برگزار میشود و بعد، محتواهای ویدئویی از این گفتوگوهای بینالمللی را بهصورت آنلاین برای علاقهمندان بهاشتراک میگذارد. آثار TED طرفداران بسیار دارد و ویدئوهای برترِ آن، میلیونها بازدید داشتهاند. طبق گزارش اخیر ارائهشده ازسویِ سایت رسمیِ اینرویداد؛ سخنرانیِ «کِن رابینسون» که در سال 2006 انجام شد؛ باعنوانِ «آیا مدارس، خلاقیت را میکشند؟» با تقریباً 75میلیون بازدید (تا زمان انتشار گزارش)، جایگاه اول را در ردهبندیِ پربازدیدترین ویدئوهای اینمجموعه بهخود اختصاص داده است. او دراینویدئو، نحوه آموزش کودکان امروزی را زیرسؤال میبرد و این پرسش را مطرح میکند که «نظامهای مدرسه چگونه باید دوباره طراحی شوند تا تمرکز بیشتری بر پرورش خلاقیت داشته باشند؛ نه نادیدهگرفتنِ آن؟!» دراینجا مروری کوتاه داریم به زندگی، فعالیتها و ایدههایی که این سخنرانِ انگیزشیِ اهل بریتانیا که بهتاریخِ 21 اوت 2020 (در 73سالگی) درگذشت.
او در «فراتر از ذهن»، ما را از آموزشهای غیرکاربردی آکادمیک آگاه و تلاش میکند اندیشیدن خارج از الگوهای تکراری را آموزش دهد. خودش درباره این کتاب گفته است: «غالباً گفته میشود که آموزش کلید آینده است. بله درست است؛ اما یک کلید را در دو جهت میتوان چرخاند. آنرا به یکطرف بپیچید و منابع را قفل کنید یا آنرا به طرفی دیگر بچرخانید و منابع را آزاد کنید و به خود مردم بازگردانید. برای تحقق پتانسیل خلاقیت واقعی در سازمانها، مدارس و جوامع، باید متفاوت فکر و نسبت به همدیگر متفاوت رفتار کنیم. باید یاد بگیریم که خلاق باشیم». او درایناثر، الگوهایی را که تمام جوامع با آن فرزندانشان را تربیت میکنند، بهنقد میکشد و توضیح میدهد که چگونه این الگوها استعدادهای فراوان آنها را نابود میکند. درادامه، راهکارهایی برای تفکر و عملِ متفاوت نشان میدهد که مفید و کاربردیاند. «مادرس خلاق»، «استعدادهای واقعی شما» و «جوهر وجود تو» را باید از دیگر آثار ترجمهشده او نامید.