بازگشت کمدین محبوب به عرصه کارگردانی

مهران غفوریان؛ بهروز خالی‌بند روی صندلی تاک‌شو!

«مهران غفوریان» با برنامه‌ «شب‌خوش» که آن‌را کارگردانی هم کرده است، به تلویزیون بازمی‌گردد. این بازیگر، با انتشار ویدئویی از بازگشت خود به تلویزیون و اجرای برنامه «شب‌خوش» در شبکه 3 خبر داد. «شب‌خوش» به‌تهیه‌کنندگی سلیم ثنایی تولید شده است و در قالب تاک‌شو روی آنتن می‌رود. «مهران غفوریان» بعد از «جواد رضویان» و «محمدرضا گلزار» سومین هنرمندی‌ست که روزها در شبکه 3 سیما اجرای یک برنامه را عهده‌دار شده است. آخرین اجرای او در تلویزیون به برنامه «اعجوبه‌ها» برمی‌گردد. «مهران غفوریان» متولد 3 شهریورماه 1353 در تهران است. او بازیگر، کارگردان، کمدین و فیلم‌نامه‌نویس ایرانی سینما، تلویزیون و رادیوست. «غفوریان» فارغ‌التحصیل رشته نقاشی (عمومی) در دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز است. بازیگری را با مجموعه طنز «جُنگ 39» به‌کارگردانی «داریوش کاردان» آغاز کرد و خیلی‌زود به عرصه کارگردانان تلویزیونی پیوست. از 1376 بود که برنامه «گل‌ها» را ساخت و پس‌ازآن «حرف تو حرف». در «جُنگ 77»، با «مهران مدیری» هم‌بازی شد. «این چندنفر» را کارگردانی کرد که بین مردم به‌نام «هژیرها» معروف شد. بعدازآن‌هم «زیر آسمان شهر» را ساخت که آغازی شد برای موفقیتش به‌عنوان کارگردان. درپی موفقیت آن، مبادرت به ساخت سری دوم و سوم کرد. همچنین سابقه حضور در فیلم‌های سینماییِ «ما همه با هم هستیم»، «داش‌آکل»، «ما خیلی باحالیم»، «خالتور»، «هورام»؛ و سریال‌های «نوبت لیلی»، «مردم معمولی»، «خاتون»، «نیسان آبی»، «قورباغه» و ... را در کارنامه هنری‌اش دارد. حضور در نمایش «سی‌صد» نیز در کارنامه هنری او به‌چشم می‌خورد. از دیگر آثاری که «غفوریان» کارگردانی کرده باید به فیلم «من پلیس نیستم»؛ و سریال‌های «همسایه‌ها»، «طبقه وسط»، «گل‌های 79»، «گل‌های 78»، «گل‌های 77» و ... اشاره کرد. بازگشت او به تلویزیون در قامت کارگردان، باعث شد چهره این‌هفته به او اختصاص یابد.

شاید کمترکسی این‌را بداند که «مهران غفوریان» روزگاری دستی هم بر آتشِ ورزش داشت و اتفاقاً یک ورزش سنگین: «کیوکوشین کاراته!» او و برادرش (که بعدها در عرصه موسیقی فعالیت کرد) باهم به باشگاه هنرهای رزمی می‌رفتند. او حتی در سال 1394 به‌همراه استاد «رضا آذوغ»؛ بنیان‌گذار و رئیس سبک «کیوکوشین کاراته تزوکا» در ایران و خاورمیانه، در مجله «رزم‌‌آور» حاضر شد و به تمرین پرداخت.

«غفوریان» یکی از دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت‌های کمدی یکی،دودهه‌اخیر است. اگرچه شاید این اواخر در سینما فیلم‌های درجه‌یکی حضور پیدا نکرده و از یکجایی به‌بعد به بازی در هر کمدی سطح پایینی هم تن داده؛ اما در کارنامه بازیگری‌اش چند نقطه مهم و اثرگذار وجود دارد که باعث شده تا به‌عنوان کمدین و البته تازگی‌ها، بازیگر نقش‌های جدی، برایمان اهمیت ویژه داشته باشد. هم‌زمان با پخش فصل اول «نیسان آبی» همه نگران حال او در بیمارستان بودند و حالا از انتشار فصل دوم این سریال نیز مدتی می‌گذرد. علت این‌همه محبوبیتش نزد مخاطبان چیست؟ «فیلیمو‌شات» در پرونده‌ای کوتاه، جذاب‌ترین حضورهای او را مرور کرده است: این هنرمند موفق در عرصه بازیگری، فارغ‌التحصیل رشته نقاشی‌ست. در سال 1373 ابتدا با مجموعه آیتمی «لبخند سوم» پا به عرصه بازیگری گذاشت و بعد درهمان‌سال (20‌سالگی) برای برنامه آیتمی «39» تست داد. این‌برنامه درآن‌زمان به‌کارگردانی «داریوش کاردان» ساخته ‌شد. «غفوریان» توانست در تست ‌برنامه پذیرفته شود و این‌، آغاز فعالیت حرفه‌ای او در تلویزیون بود. «غفوریان» بعد از بازی در‌این‌برنامه، در «نوروز 75» و «گل‌های 76» حضور داشت. این‌برنامه‌ها تاحدودی او را به مخاطبین تلویزیون شناساند؛ اما ساخت سریال خاطره‌انگیز «زیر آسمان شهر» با بازی و کارگردانی خودش (1380) او را به‌عنوان یکی از طنزپردازان موفق تلویزیون به مخاطب معرفی کرد. «مهران غفوریان» را اگرچه از «حرف تو حرف» نیز می‌شناسیم؛ اما اولین‌بار آنچه باعث شد بیشتر به دلمان بنشیند و در ذهنمان ماندگار شود، بازی‌اش در نقش «عمو تَپَر» در سریال «این چند نفر»، بود. این سریال، سال ۱۳۷۸ روی آنتن رفت و داستان زندگی چهار برادر به‌نام «هژیر» بود. «غفوریان» در کنار بیژن بنفشه‌خواه، رضا شفیعی‌جم و ارژنگ امیرفضلی، نقش یکی از هژیرها را داشت؛ اما شهرتش به‌واسطه نقش «هژیر» رخ نداد. از اواسط پخش سریال، شخصیت جدیدی به‌نام «عموخسرو» به آن‌ها اضافه شد که نقش او را هم «غفوریان» بازی می‌کرد: پیرمردی که سخت راه می‌رفت و دست‌هایش می‌لرزید و موقع حرف‌زدن، از تکیه‌کلام‌های عجیب «تَپَر» و «تیرتَپَر» استفاده می‌کرد! آن‌قدر بامزه بود که آن‌زمان لحن صحبت‌کردن و تکیه‌کلام‌هایش تقلید می‌شد. البته اوج شهرت «مهران غفوریان» سال ۱۳۸۰ در «زیر آسمان شهر» اتفاق افتاد. درست که دراین‌سریال، شخصیت «خشایار» (با بازی حمید لولایی) در مرکز توجه‌ها قرار داشت؛ اما بخش مهمی از جذابیت سریال در هر اپیزود، روی دوش «بهروز پیرپکاجکی» بود؛ شخصیتی که زوج جالبی با نصرالله رادش تشکیل داده بود و خرابکاری‌ها و دروغ‌ها و لاف‌زدن‌ها و اشتباه‌های مداومش، جذابیت هر قسمت را بالا می‌برد. این شخصیت آن‌قدر موردتوجه قرار گرفت که بعدازمدتی اگر کسی در بیان واقعیت اغراق می‌کرد یا ادعایی بی‌مورد به‌زبان می‌آورد، بهش می‌گفتند «بهروز پیرپکاجکی». این بازیگر دراین‌سریال به‌عنوان کارگردان نیز موفق ظاهر شد و کلاً می‌توان «زیر آسمان شهر» را مهم‌ترین اثر «غفوریان»؛ چه به‌عنوان کارگردان و چه بازیگر به‌حساب آورد؛ اثری که آن‌زمان ‌شدیداً پرمخاطب بود و حتی همین‌حالا هم در ذهن اکثر مخاطبانش مانده است. «غفوریان» بعد از شکست فصل دوم و سوم «زیر آسمان شهر»، مسیرش را تغییر داد و تا یک‌دهه در آثار درجه‌یکی حضور پیدا نکرد؛ تااینکه سال ۱۳۹۲ با بازی در نقش زندانی در اپیزود «بازجویی» مجموعه «شوخی کردم» (ساخته مهران مدیری) مجدداً به اوج برگشت. زمان این آیتم، پنج‌دقیقه بیشتر نبود؛ اما آن‌قدر موردتوجه قرار گرفت و در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست شد که شهرتش حتی از خود مجموعه هم بالاتر رفت. بازی با میمیک صورت و خنده‌های بامزه «مهران غفوریان» حین صحبت و درعین‌حال خالی‌بندی‌اش باعث شد دوست‌داشتنی و خنده‌دار به‌نظر برسد. بازی او در فصل یک سریال «در حاشیه» هم تاحدودی در ادامه همین نقش بود که آن‌هم با موفقیت روبه‌رو شد. اولین تصویر که از گریم «غفوریان» در سریال «قورباغه» منتشر شد، همه ابروهایمان از تعجب رفت بالا! بله؛ «غفوریان» با‌این‌سروشکل و لباس و با این چهره جدی، تبدیل به شخصیت دیگری شده بود که با آنچه از او در ذهن داشتیم فرق می‌کرد. بااینکه نقش کیان در کل سریال چند سکانس بیشتر نبود؛ اما با چنان قدرتی آن‌را بازی کرد که این سؤال در ذهن همه شکل گرفت: «چرا تا حالا نقش جدی بازی نکرده بود؟» هومن سیدی به‌عنوان کارگردان، «غفوریان» را در جایگاهی قرار داد که می‌توانست سکوی پرتاب مهمی در زندگی او باشد؛ به‌خصوص ازاین‌جهت‌که به‌خاطر کاهش وزن، لاغر شده بود و نقش جدی کاملاً به او می‌آمد. آن‌هایی‌که آخرین قسمت از نیم‌فصل اول سریال «خاتون» را تماشا کرده‌اند، حتماً با «موسیو» آشنایی دارند؛ آن نیز یکی از متفاوت‌ترین نقش‌هایی‌ست که تابه‌حال از «غفوریان» سراغ داشته‌ایم. گرچه به‌احتمال‌زیاد نقشش کماکان در سریال ادامه دارد؛ اما در همان زمان کوتاه هم توانست بازی درجه‌یکش را مقابل دید مخاطبان بگذارد. «موسیو» مسئول پذیرش هتلی بود که داییِ خاتون در آن قماربازی می‌کرد؛ مردی چشم‌چران که از همان ابتدا تمام تلاشش را می‌کرد تا به خاتون نزدیک شود. «موسیو» را هم می‌توانیم نقش اثرگذار دیگری در کارنامه «غفوریان» به‌حساب بیاوریم. نقش «رضا خُرسند» در سریال «نیسان آبی» را شاید نتوانیم جزو آثار متفاوت او به‌حساب بیاوریم؛ اما ازاین‌جهت اهمیت دارد که زوج کمدی بامزه‌ای با «حسین یاری» تشکیل داده و تقابلش با همسر جدی‌اش، جالب است. ازطرفی، برخی ویژگی‌های شخصیتی «رضا» باعث شده بازی «غفوریان» نسبت به آثار قبلی‌ متمایز به‌نظر برسد. مدل مو، لباس و سبک‌وسیاق رفتارش کاملاً با طبقه اجتماعی که به آن تعلق دارد، جور درمی‌آید. باوجوداینکه شوخ‌طبع است و مدام لاف می‌زند و شیطنت می‌کند؛ اما هنرمند است و «نقاشی با شعر» روی بدنه نیسان‌ها و کامیون‌ها از ابداعات اوست! رفیق بامعرفتی‌ست و حاضر است برای رفیقش دست به هرکاری بزند. بازسازی سکانس معروف فیلم «ابد و یک‌روز» یکی از بامزه‌ترین موقعیت‌هایی بود که توسط «مهران غفوریان» رقم خورد؛ البته خالی‌بندی‌اش برای آقای ناظم، گاف‌هایی که درباره «خانم دکتر» می‌داد یا شعرهایی که می‌خوانَد هم جزو نکات جالب نقش «رضا خرسند» بود. همه ما «غفوریان» را از ابتدای حضورش در سینما و تلویزیون با «اضافه‌وزن» به‌یاد می‌آوریم. تپل‌بودن برای او همراه با آن جنس از شیرینی که در شخصیتش ذاتی‌ست، یک امتیاز بزرگ محسوب می‌شد؛ اما به‌دلیل عارضه‌ای در مفصل رانَش، مجبور به کم‌کردن وزنش شد؛ و بعد از عمل با رژیم غذایی سفت‌وسخت توانست حدود 53‌کیلو وزن کم کند! این بازیگر در 13 دی‌ 1393 با «آرزو کمانی» ازدواج کرد. همسرش پس‌ازازدواج تا مدتی نام خانوادگی «غفوریان» را برای خود برگزید؛‌ اما پس از فعالیت در حرفه «مدلینگ»، با فامیلی سابق خود فعالیت می‌کند. «غفوریان» در سن 40‌سالگی با همسرش آشنا شد و تصمیم به ازدواج گرفت. همسرش تا قبل از آشنایی با او، این بازیگر موفق عرصه کمدی را نمی‌شناخت! «غفوریان» در مصاحبه‌ای اعلام کرد که «همین ویژگی همسرم مرا به آشناشدن با او ترغیب کرد!» این زوج خوشبخت در سال 1397 صاحب دختری به‌نام «هانا» شدند. او در مصاحبه‌ای به‌سال 1394 با روزنامه «جام‌جم» درپاسخ‌به‌اینکه «چرا این‌سال‌ها نقش‌های خوبی در سینما بازی نکردید؟» گفت: «وقتی می‌بینید اتفاقی نمی‌افتد، حتماً پیشنهاد نداشتم. وقتی عطاران در کار کمال تبریزی می‌درخشد، دلیلش این‌نیست‌که خودش به تبریزی پیشنهاد بازی داده؛ بلکه کارگردان از او دعوت کرده. متأسفانه من پیشنهادهای خوب در سینما نداشتم که بخواهم تغییری در سطح بازی‌ام بدهم. البته چندوقتی‌ست‌که هرکاری را در سینما قبول نمی‌کنم؛ حتی تلفن برخی دوستان را هم جواب نمی‌دهم. شاید بی‌ادبی باشد؛ اما دلم نمی‌خواهد در رودربایستی بمانم و بازی کنم. من در سه‌تا از فیلم‌های یک کارگردان بازی کردم که بار هنری برایم نداشت. اکثر تهیه‌کنندگان و کارگردانان، مهران غفوریان را می‌شناسند که بیشتر از 20‌سال است در عرصه بازیگری و کارگردانی کارهای مختلف داشته است؛ بنابراین، آردم را الک کردم، باز‌هم آرد دارم؛ اما نمی‌خواهم الکم را آویزان کنم. برای من دیگر خوب نیست که در هر اثر ضعیف سینمایی بازی کنم. خوشبختانه برای رضا عطاران چند موقعیت خوب پیش آمد که توانست سطح بازی‌اش را تغییر بدهد. اگر پیشنهادهای خوب به او نمی‌شد، نمی‌توانست خودش را نشان بدهد یا سعید آقاخانی توانست با یک کارگردان خوب کار کند و سیمرغ هم برایش بگیرد. مسلماً او هرگز با بازی در فیلم‌های شاخه گلی برای عروس و کالسکه نمی‌تواند سیمرغ بگیرد؛ حتی اگر بهترین بازی را هم داشته باشد؛ چون چنین کارهایی وارد بخش مسابقه نمی‌شود تا بازیگر به‌خاطرش سیمرغ دریافت کند. دراین‌ماجرا، خودم را مقصر نمی‌دانم؛ چون من هم باید زندگی کنم و نمی‌توانم صبر کنم تا فقط پیشنهادهای خوب دریافت کنم. در کارنامه هنری‌ام بازی چند تله‌فیلم بد داشتم. بالاخره باید زندگی بچرخد و شغلمان است. من اگر در یک فیلم خوب بازی کنم، مطمئن باشید تمام فیلم‌های به‌درد‌نخورم در سایه قرار می‌گیرد».

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه