دلبند

«دلبند» روایتی تلخ و نیز حیرت‌آور از تاریخ بردگی و رنج‌های روا‌داشته‌شده بر سیاه‌پوستان است. این رمان تأثیرگذار پس از انتشارش، میان خوانندگان و منتقدان با چنان استقبالی مواجه شد که توانست افتخارات بسیاری؛ از‌جمله جایزه‌های ادبی «نوبل» و «پولیتزر» را از‌آن‌خود کند. داستان این اثر که یکی از پرنفوذترین رمان‌هایی‌ست که تا سال 1987 نگارش شده، دوران فراموش‌شده بردگی را به‌تصویر می‌کشد. برجسته‌ترین عنصر آن، داستان دردناک کشته‌شدن دختر «سِت» به‌دست خود اوست. «دلبند» (Beloved) که سرشار از شاعرانگی گزنده و نیز حس تعلیق است، علاوه‌بر جذابیت داستانی فراوان، برهه‌ای از تاریخ برده‌داری در جوامع سرمایه‌داری را در قالب رمانی جذاب از‌منظر اجتماعی، سیاسی و فلسفی بیان می‌کند. «سِت» در 14سالگی ازدواج کرده و در 19سالگی برای چهارمین‌بار حامله است. آقای «گارنر» از خوش‌رفتاری با برده‌های مرد به خود افتخار می‌کند؛ اما او نیز این تفکر برده‌داران را دارد که از زنان برده باید برای باروری استفاده کرد. «سِت» همراه همسر و فرزندانش از مزرعه‌ای که در آن به‌بردگی گرفته شده‌اند، به اوهایو فرار می‌کند. وقتی برده‌دار آن‌ها را پیدا می‌کند، زن به‌دور‌از چشم همسر برای‌اینکه فرزند چند‌ماهه‌اش مطابق قانون به‌دست برده‌دار نیفتد و به‌بردگی گرفته نشود، او را به‌قتل می‌رساند. روح دختر حالا، در خانه‌ جدید او سرگردان است؛ کودکی‌که قبل از مرگش حتی نام هم نداشت و هنگام مرگش تنها یک کلمه بر سنگ قبرش نقش بست: دلبند! رمان «دلبند» علاوه‌بر بیان سختی‌ها و شکنجه‌های جمعی تاریخ بردگی؛ شکنجه و آسیب‌های روحی و روانی بردگان را به‌طور دقیق و به‌زیبایی به‌تصویر کشیده؛ به‌طوری‌که در رنج‌ها و شادی‌های هریک‌ از شخصیت‌های کتاب کاملاً شریک بوده و حس هر فرد را به‌سادگی لمس می‌کنید. در سال 1998 فیلمی به‌کارگردانی «جاناتان دمی» و بازی «اپرا وینفری» بر‌اساس این کتاب ساخته شد. جوایز متعدد دیگری نیز به این کتاب اعطا شد؛ ازجمله «آنیسفیلد»، «منتقدان کتاب نیویورک» و «یاد‌بود رابرت اف. کندی».