شلیک به دیپلماسی با تهدید اسنپ‌بک

لیلا واحدی: تهدید به بازگرداندن تحریم علیه کشوری که در برابر تجاوز دو قدرت هسته‌ای مقاومت کرد؛ تهدیدی است که تردیدهای جدی درباره تحقق اهداف حاصل از اجرایی‌شدن آن وجود دارد و به‌نظر می‌رسد هزینه اجرایی‌شدن آن بیش از فایده است. مبنای گنجاندن مفهومی چون اسنپ‌بک یا «پس‌گشت» در توافق برجام، به‌منظور حفظ اعتماد نسبی به‌وجودآمده دراثر دوسال گفت‌وگو تا پیش از حصول برجام در سال ۲۰۱۵ بود؛ اعتمادی که اکنون نه‌تنها اثری از آن نیست؛ بلکه حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، بی‌اعتمادی مطلقی به‌وجود آورده است. درچنین‌شرایط تهدیدی در قواره اسنپ‌بک، گرچه شرایط اقتصادی را دشوارتر می‌سازد؛ اما آیا می‌تواند اهداف و منافع سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس را تأمین کند؟ پرسشی که برای پاسخ به آن نیازمند بررسی رویکرد این سه کشور در کنار اروپا ازیک‌سو و طرح گمانه‌هایی درباره اهداف آن‌ها از این‌اقدام از‌دیگرسو است. تعریف نقطه آغاز روشن و دقیق برای مسیر طی‌شده میان ایران و سه کشور اروپایی، ایران و آمریکا و ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که منجر به شکست دیپلماتیک و جنگ علیه ایران شد؛ دشوار است اما این‌نقطه حداقل در بازه زمانی یک‌ساله، اول آذرماه سال گذشته و جایی است که شورای حکام آژانس بین‌المللی اتمی قطعنامه‌ای علیه ایران صادر و «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس را ملزم به تهیه گزارشی جامع از فعالیت هسته‌ای ایران و نحوه همکاری تهران با این نهاد کرد. سوگیری‌های سیاسی این گزارش که در خرداد ۱۴۰۴ منتشر شد، نشان داد که مدیرکل از نگاه فنی و حقوقی که جز وظایف این نهاد در ارزیابی همکاری‌هاست عبور و عدول کرده و هم در گزارش و هم اظهارات خود به‌گونه‌ای آشکار به بحث‌هایی دامن می‌زند که باتوجه‌به مجموع همکاری‌های ایران و آژانس، چندان فنی و حقوقی نیست. انتشار این گزارش و قطعنامه‌ای که درپی‌آن علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب شد، بهانه‌ای تازه برای رژیم اسرائیل ساخت تا برمبنای‌آن ادعای مضحک دفاع پیشدستانه را مطرح و به ایران حمله کند. در این دفاع پیشدستانه ایالات‌متحده آمریکا ابتدا نقش حامی و سپس عامل را داشت و به‌استناد به‌همین‌بهانه دفاع پیشدستانه به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کرد. در فاصله تصویب قطعنامه تا حمله به ایران، واشنگتن پنج‌دوره مذاکرات هسته‌ای با تهران برگزار کرد و «ترامپ» درحالی چراغ‌سبز حمله به ایران را برای نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم اسرائیل روشن کرد که «استیو ویتکاف» نماینده او دراین‌مذاکرات، قرار برگزاری دور ششم را هم با تیم ایران «تنظیم» کرده بود. دراین‌فاصله، تهران چنددور مذاکره در سطح معاونان وزیر با مسئولان سه کشور اروپایی انجام دارد و تأسیسات هسته‌ای فردو، نطنز و اصفهان ایران درحالی ازسوی آمریکا بمباران شد که «سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه در راه بازگشت از آخرین‌دور گفت‌وگوهای ایران با سه وزیر اروپایی و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود. اکنون و در یک‌ماهگی آغاز جنگ اسرائیل علیه ایران، اروپا شمشیر اسنپ‌بک را درحالی سر ایران بلند کرده که تردیدهایی جدی درباره اثرگذاری آن وجود دارد. اسنپ‌بک، «مکانیسم ماشه»، پس‌گشت یا عناوینی که این‌روزها از تریبون‌های مختلف شنیده می‌شود؛ همگی نام‌های مختلف ابزاری هستند که قرار بود بی‌اعتمادی مزمن در توافق برجام را تاحدممکن کاهش دهد اما اکنون خود به عاملی برای نابودی اعتماد میان ایران و سه عضو باقی‌مانده اروپایی در برجام تبدیل شده. فرانسه، آلمان و انگلیس درحالی به‌صورت گزینشی به این بند از برجام استناد می‌کنند که از اردیبهشت ۹۷ هم‌زمان با خروج آمریکا از این توافق، درعمل روند نابودی آن آغاز شد و دراین‌روند نقش تروئیکای اروپایی به «اظهار تأسف» محدود ماند. اگر تکرار تهدید فعال‌سازی اسنپ‌بک از زبان مقامات اتحادیه اروپا با هدف توقف فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد که امروز دو فرضیه درباره توانمندی هسته‌ای ایران پس از تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا مطرح است؛ فرضیه اول مبتنی‌بر ادعاهای رئیس‌جمهور و سایر مقام‌های سیاسی آمریکا است که معتقدند حمله نظامی صورت‌گرفته، نقطه پایانی بر برنامه هسته‌ای ایران گذاشته، فرضیه دوم مبتنی‌بر داده‌های نهادهای اطلاعاتی و امنیتی حتی غربی است که تأکید دارند دربهترین‌حالت این حملات توانسته توسعه برنامه هسته‌ای ایران را ازمنظر زمانی اندکی عقب‌تر براند و خبری از پایان برنامه هسته‌ای ایران با تجاوز نظامی نیست. پرسشی که تروئیکای اروپایی باید به آن جواب بدهند این‌است‌که اگر برنامه هسته‌ای ایران به‌ادعای رئیس‌جمهور آمریکا به محاق رفته چه نیازی به تشدید تنش با فعال‌سازی مکانیسم اسنپ‌بک است و اگر تجاوز نظامی هم نتوانسته خط پایانی بر این‌برنامه بکشد، چگونه اروپا انتظار دارد میوه تشدید تنش بیشتر، توقف این‌برنامه باشد؟ وزیر امور خارجه و سخنگوی این نهاد بارها پاسخ این پرسش را به مقامات اروپایی یادآور شده‌اند. بخشی از سخنان سید عباس عراقچی در دیدار با سفرا و نمایندگان کشورهای مقیم تهران، شاید پاسخی به این پرسش باشد: «یکی از اشتباهات بزرگ اروپایی‌ها این‌است‌که تصور می‌کنند ابزار اسنپ‌بک در دست آن‌ها، قدرت بازیگری در موضوع هسته‌ای ایران را به آن‌ها می‌دهد؛ درحالی‌که برداشتی کاملاً اشتباه است. اگر این‌کشورها به‌سمت اسنپ‌بک حرکت کنند، حل موضوع هسته‌ای ایران را پیچیده‌تر و دشوارتر خواهند کرد. اشتباهی که آمریکایی‌ها با رفتن به‌سوی گزینه نظامی مرتکب شدند، اروپایی‌ها نیز می‌توانند با حرکت به‌سوی گزینه اسنپ‌بک مرتکب شوند و راه مذاکرات و دیپلماسی را سخت‌تر کنند». اگر هدف سه کشور اروپایی از فعال‌سازی اسنپ‌بک و بازگرداندن پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل این‌است‌که تحریم‌های بیشتری علیه تهران وضع شود، باید به‌یاد آورند که جمهوری اسلامی ایران چه پیش از توافق برجام و چه پس‌ازآن توانسته با تمام دشواری و سختی‌های موجود تاحدزیادی از کمند این تحریم‌ها رهیده و راه خود را با همه چالش‌ها و موانع باز کند. اروپا به‌یاد دارد تا پیش از انعقاد برجام ایران تحت شدیدترین تحریم‌های سازمان ملل قرار داشت .ایرنا

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه