ورزش؛ دارونما یا مؤثر در سلامت روان؟!

فریال افتخاری: پژوهشگران طی مطالعه‌ای جدید، حقایق ناگفته‌ای درزمینهٔ ارتباط ورزش با سلامت روان را آشکار کردند. برای دهه‌ها، نسخه ساده‌ای مبنی‌بر ارتباط ورزش با سلامت روان تجویز می‌شد. اگر احساس ناراحتی یا استرس داشتید به شما گفته می‌شد که ورزش کنید، اما مطالعه جدید از دانشگاه‌های برتر، این باور رایج را زیرسؤال می‌برد و نشان می‌دهد که رابطه بین ورزش و سلامت روان بسیار پیچیده‌تر از آن‌چیزی است که تصور می‌شود. به‌نقل‌از اس‌اف، این مطالعه نشان داد درحالی‌که ورزش برای سلامت روان مفید است، اثرات آن اغلب کمتر از حد انتظار است و ممکن است تاحدزیادی به‌دلیل اثر دارونما باشد و نتیجه جالب‌تر این‌است‌که انواع خاصی از فعالیت بدنی، مانند کارهای خانه یا حرکت‌های مرتبط با کار ممکن است فواید مشابهی برای سلامت روان نداشته باشند و دربرخی‌موارد حتی ممکن است با نتایج بدتر برای گروه‌های خاص مرتبط باشند. این‌گروه مطالعاتی گفت: فواید ورزش برای سلامت روان ممکن است تاحدی ناشی از اثر دارونما یا ناشی از عوامل زمینه‌ای پیرامون برنامه‌های ورزشی باشد. این کشف درحالی صورت گرفت که آمریکا با بحران سلامت روان دست‌وپنجه نرم می‌کند، به‌طوری‌که سالانه ۱۰ درصد از بزرگ‌سالان و ۲۰ درصد از نوجوانان افسردگی را تجربه می‌کنند. «پاتریک اوکانر» یکی از نویسندگان این مطالعه از دانشگاه جورجیا در بیانیه‌ای گفت: به‌عنوان‌مثال، اگر یک بازیکن فوتبال در زمین بدود و گل پیروزی را به‌ثمر برساند، سلامت روان او فوق‌العاده خواهد بود. درمقابل، اگر شما دقیقاً همین‌کار را انجام دهید، اما موقعیت گل را از دست بدهید و مردم شما را سرزنش کنند، احتمالاً احساس بسیارمتفاوتی خواهید داشت. حکایت‌هایی ازاین‌دست نشان می‌دهد که چگونه زمینه یا شرایط مهم است، حتی زمانی‌که افراد میزان مشابهی از ورزش را انجام می‌دهند. این مطالعه یک اختلاف نگران‌کننده را درمورداینکه چه‌کسی واقعاً از فعالیت بدنی سود می‌برد، آشکار کرد. مطالعات جمعیتی در مقیاس بزرگ به‌طورمداوم نشان می‌دهند که افرادی‌که در ورزش‌های تفریحی مانند پیاده‌روی یا تمرینات باشگاهی شرکت می‌کنند، میزان افسردگی و اضطراب کمتری را گزارش می‌دهند، اما این مزیت به سایر ورزش‌ها تعمیم نمی‌یابد. بزرگ‌سالان در آمریکا بالاترین سطح فعالیت بدنی کلی را دارند، اما بیشتر آن ناشی از مشاغل یدی یا کارگری است تا فعالیت‌های اوقات فراغت؛ بنابراین آن‌ها باوجوداینکه فعال‌ترین گروه ازنظر بدنی هستند، کمترین‌میزان ورزش تفریحی را در بین عموم دارند. این‌وضعیت چیزی را ایجاد می‌کند که پژوهشگران آن‌را یک مشکل بالقوه برابری می‌دانند. به افرادی‌که زمان، پول یا دسترسی ایمن به امکانات تفریحی ندارند، گفته می‌شود بیشتر ورزش کنند درحالی‌که از فعالیت بدنی موجود خود سود روانی کمی دریافت می‌کنند. آزمایش‌های بالینی تصویری پیچیده‌تر ارائه می‌دهند. درحالی‌که صدها مطالعه نشان می‌دهند که ورزش می‌تواند علائم سلامت روان را بهبود بخشد، اما آن‌ها از یک نقص اساسی رنج می‌برند. شرکت‌کنندگان همیشه می‌دانند که ورزش می‌کنند یا بی‌حرکت نشسته‌اند. برخلاف مطالعات دارویی که در آن بیماران قرص‌هایی با ظاهر یکسان دریافت می‌کنند، پنهان‌کردن اینکه آیا کسی روی تردمیل می‌دود یا هیچ‌کاری انجام نمی‌دهد، غیرممکن است. این‌وضعیت چیزی را ایجاد می‌کند که دانشمندان آن‌را «انتظارات پیامد» می‌نامند؛ یعنی زمانی‌که افراد انتظار دارند ورزش کمک کند، زیرا این چیزی است که در تمام زندگی‌شان به آن‌ها گفته شده است. شاید مهم‌ترین کشف مربوط به این‌باشدکه چگونه، کجا و با چه‌کسانی ورزش کنیم. دانشجویانی که در ورزش‌های گروهی شرکت می‌کردند، صرف‌نظرازاینکه چقدر واقعاً تحرک داشتند، سلامت روان بهتری نسبت به ورزشکاران انفرادی نشان دادند. برنامه‌های بعد از مدرسه با کارکنان آموزش‌دیده بهتر، صرف‌نظر از فعالیت‌های بدنی انجام شده، نتایج بهتری در سلامت روان کودکان ایجاد کردند. چندین مطالعه همچنین یک رابطه «U شکل» بین ورزش و سلامت روان نشان دادند، یعنی مقداری فعالیت از اصلاً فعالیت نکردن بهتر است، اما سطوح بسیاربالا می‌تواند درواقع نتایج روان‌شناختی را بدتر کند. این الگو در افسردگی، اضطراب و سایر معیارهای سلامت روان ظاهر شد. این‌گروه مطالعاتی استدلال می‌کند که رفتارکردن با ورزش به‌عنوان یک درمان همه‌کاره برای سلامت روان، حواس را از پرداختن به بحران واقعی سلامت روان پرت می‌کند. عوامل اجتماعی مانند ثبات اقتصادی، امنیت مسکن و دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی احتمالاً بسیارمهم‌تر از عادات ورزشی فردی هستند. همان‌طورکه دانشمندان می‌گویند: عدم‌فعالیت بدنی باعث بحران سلامت روان دراین‌مقیاس نشده است بنابراین فعالیت بدنی نیز بحران سلامت روان ما را حل نخواهد کرد. متخصصان سلامت روان، به‌طورمعمول ورزش را تجویز می‌کنند، شرکت‌ها عضویت در باشگاه‌های ورزشی را به‌عنوان مزایای سلامتی تبلیغ می‌کنند و کمپین‌های بهداشت عمومی، فعالیت بدنی را به‌عنوان یک راه‌حل روانی تشویق می‌کنند، اما اگر کارهای خانه، حرکت در حین کار و رفت‌وآمد فواید مشابهی با ورزش تفریحی نداشته باشند، این توصیه‌ها ممکن است کاملاً از هدف دور باشند. پژوهشگران خاطرنشان کردند: ما باید آگاه باشیم که زمینه یا شرایط در ورزش بسیارمهم است. همه فعالیت‌های بدنی، فواید یکسانی ندارند و ورزش به‌عنوان بخشی از استراتژی‌های جامع سلامت روان بهترین عملکرد را دارد، نه به‌عنوان یک راه‌حل مستقل. درعوض، درک محدودیت‌های آن ممکن است کلید بازکردن پتانسیل واقعی آن برای سلامت روانی باشد، نه‌اینکه به‌طورکامل ورزش را کنار بگذاریم. همچنین عضو هیئت‌علمی دانشگاه علوم‌پزشکی همدان باتأکیدبر نقش فعالیت فیزیکی منظم در کاهش استرس، گفت: فعالیت بدنی و ورزش منظم با افزایش ترشح اندورفین که به‌عنوان هورمون شادی‌آور و ضددرد شناخته می‌شود، نقش بسزایی در ایجاد حس آزادی، آرامش و کاهش تنش در افراد ایفا می‌کند. ایسنا

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه