واقعیات پشت‌پرده در کیفیت مدارس دولتی و خصوصی

کیفیت آموزش مفهومی پیچیده و چندبُعدی است که نمی‌توان آن‌را صرفاً با معیارهای کمی مانند نمره یا رتبه کنکور سنجید. علاوه‌بر سرفصل‌های آموزشی، پرورش مهارت‌ فردی و اجتماعی دانش‌آموزان و تربیت شهروندانی مسئول، از مواردی است که باید در کانون توجه قرار گیرد. تب‌وتاب دست‌وپا‌کردنِ مدرسه‌ای مناسب برای دانش‌آموز، بعضاً از اوایل تابستان و گاه پیش از پایان یک‌سال تحصیلی، ذهن والدین را به‌خود مشغول می‌کند؛ انتخاب بین مدارس دولتی یا راهی‌کردن فرزند به مدارسی غیردولتی و دغدغه‌مندی درباره کیفیت آموزش و هزینه‌های بالای مدارس غیرانتفاعی، سال‌هاست به موضوعی جدی برای مردم تبدیل شده است.

درباره هزینه‌ مدارس غیردولتی، اواسط مرداد «احمد محمودزاده» معاون وزیر آموزش‌وپرورش و رئیس سازمان مدارس غیردولتی به رسانه‌ها گفت: کف و سقف شهریه مدارس غیردولتی از ۲۰‌میلیون تا ۱۴۰‌میلیون‌تومان است. این‌ارقام تنها برای شهریه مدارس بابت آموزش برنامه درسی و فوق‌برنامه است و هزینه سرویس ایاب‌و‌ذهاب، غذا و امور آموزشگاهی جدا محاسبه می‌شود. البته تنها دودرصد از مدارس غیرانتفاعی شهریه بیش از ۱۰۰ میلیون‌تومان دریافت می‌کنند. به‌گفته وی؛ مجموعاً ۲۰‌هزار مدرسه غیرانتفاعی با جمعیت دانش‌آموزی ۲.۵‌میلیون‌نفر در مناطق مختلف کشور فعال هستند. مجموع مدارس دولتی، غیرانتفاعی و هیئت‌امنایی نیز بالغ‌بر ۱۱۲‌هزار مدرسه است. مرضیه گروه‌ئی درباره عملکرد انواع مدارس در کشور می‌گوید: تفاوت در منابع و امکانات، بین مدارس لوکس و دولتی، تأثیری بسزا بر توانایی دانش‌آموزان در کسب مهارت‌های تخصصی به‌ویژه در حوزه‌هایی چون فناوری و نوآوری دارد. این فعال امور آموزشی پنج عامل را برای ایجاد این تفاوت‌ها بر‌شمرد: اولین عامل اثرگذار، دسترسی به تجهیزات و فناوری‌های پیشرفته است. دسترسی مدارس خصوصی و دانش‌آموزان به کامپیوترها، نرم‌افزارهای تخصصی و آزمایشگاه‌های مجهز، فرصت کسب مهارت‌های عملی و تجربی را در زمینه‌های فناوری و نوآوری برای آنان فراهم می‌آورد. برنامه‌های آموزشی متنوع نیز دومین عامل کلیدی در این تفاوت است. این مدارس معمولاً دوره‌های تخصصی در حوزه‌هایی مانند برنامه‌نویسی، رباتیک و طراحی گرافیک ارائه می‌دهند که به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا مهارت‌ خاصی را متناسب با علایق خود توسعه دهند. عامل سوم در این تمایز، بهره‌مندی از معلمان باتجربه و متخصص است. در مدارس مجهز، استادانی تدریس می‌کنند که در حوزه‌های تخصصی خود، دانش و تجربه بالایی دارند. این معلمان می‌توانند راهنمایی‌های مؤثرتری به دانش‌آموزان ارائه داده و آنان را در مسیر یادگیری و توسعه مهارت‌های تخصصی حمایت کنند. چهارمین عامل تأثیرگذار فرصت‌های شبکه‌سازی است. مدارس خصوصی غالباً ارتباطات قوی‌تری با صنعت و کسب‌وکارها برقرار می‌کنند که به فراهم‌آوری فرصت‌های کارآموزی و پروژه‌های عملی برای دانش‌آموزان منجر شود. این ارتباطات، دانش‌آموزان را با دنیای واقعی کسب‌وکار آشنا کرده و به آن‌ها کمک می‌کند تا مهارت‌های خود را در محیط‌های عملی به‌کار گیرند. به‌گفته این مدیر مدرسه؛ عامل پنجم، محیط یادگیری است. محیط آموزشی در مدارس خصوصی معمولاً مثبت‌تر و انگیزشی‌تر است که به افزایش اعتمادبه‌نفس دانش‌آموزان و تشویق آن‌ها به خلاقیت و نوآوری کمک شایانی می‌کند. درمقابل، مدارس دولتی ممکن است با محدودیت‌های مالی و منابع مواجه باشند که می‌تواند بر کیفیت آموزش و فرصت‌ یادگیری تأثیر بگذارد. وی درپایان تأکید کرد: کلاً تفاوت در منابع و امکانات، تأثیر زیادی بر توانایی دانش‌آموزان در کسب مهارت‌های تخصصی دارد اما انگیزه و تلاش شخصی نیز نقش مهمی دراین‌فرایند ایفا می‌کند. بسیاری از بچه‌ها در مدارس دولتی نیز با تلاش و پشتکار فردی قادرند مهارت‌های تخصصی خود را توسعه دهند. نیک نژاد اما لزوم تعریف دقیق مفهوم کیفیت آموزشی را مقدم بر بحث‌های دیگر می‌داند. به‌نظر وی برخی کیفیت را در نمره، معدل و رتبه کنکور می‌دانند، درحالی‌که برخی‌دیگر آن‌را در پرورش فردی و اجتماعی دانش‌آموزان تعریف می‌کنند. اگر شاخص دوم را ملاک قرار دهیم، هیچ‌یک‌از مدارس، چه دولتی و چه غیردولتی، کیفیت لازم را برای تحویل شهروندی با رشد فردی و اجتماعی ارائه نمی‌دهند. آموزش‌های موردنیاز دراین‌زمینه، به‌صورت سیستماتیک و ساختارمند در کشور ما وجود ندارد و عمدتاً به تلاش‌های فردی خانواده‌ها و محیط بستگی دارد. این درحالی است که در دیدگاه عموم جامعه، کیفیت آموزشی اغلب به‌معنای کسب نمره و معدل بالا و پذیرفته‌شدن در رشته‌های برتر دانشگاهی در کنکور است و نه چیز دیگر. او می‌افزاید: اگرچه مدارس دولتی به‌طورمتوسط، آمار پایین‌تری ازنظر نمره و رتبه کنکور دارند، اما برخی‌ازآن‌ها در مناطق برخوردار، حتی کیفیتی بالاتر از مدارس پولی ارائه می‌دهند. این نشان می‌دهد که موضوع کیفیت به‌صرف دولتی یا غیردولتی بودن مدرسه مرتبط نیست و بیشتر به توان خانواده‌ها، محیط فرهنگی مدرسه و تلاش مدیران بستگی دارد. به‌اعتقاد این کارشناس؛ تفاوت شاخصی میان فارغ‌التحصیلان مدارس دولتی و غیردولتی در موفقیت‌های شغلی و آموزشی وجود ندارد و اگر کیفیت آموزشی را طبق توسعه فردی و اجتماعی تعریف کنیم، مدارس دولتی میانگین، بستر مناسب‌تری برای زندگی یک شهروند عادی در جامعه فراهم می‌کنند که دلیل این‌موضوع در شرایط واقعی جامعه نهفته است. او تصریح می‌کند؛ مدارس لوکس فضایی راحت‌تر برای دانش‌آموزان فراهم می‌کنند و به‌دلیل مشتری‌محور بودن، امتیازات ویژه‌ای ارائه می‌دهند. این‌امر، دانش‌آموزان را به راحت‌طلبی عادت می‌دهد اما وقتی این‌افراد وارد جامعه واقعی می‌شوند، تفاوتی با دیگران ندارند که این خود یک نقطه‌ضعف پرورشی است. نیک‌نژاد درباره آسیب‌زایی گسترش مدارس پولی معتقد است: یکی از ریشه‌های مهم انقلاب، فقدان عدالت اجتماعی بود که عدالت آموزشی نیز زیرمجموعه آن محسوب می‌شود. مشخصه اصلی جامعه طبقاتی امروز ما، همین جای خالی عدالت آموزشی است. این بی‌عدالتی می‌تواند نابرابری‌های اجتماعی را تشدید کرده و خشم اقشار تهیدست را نسبت به خانواده‌های متمول افزایش دهد. این‌روند درنهایت، انسجام اجتماعی را به‌خطر می‌اندازد. به‌گفته این کارشناس مسائل آموزشی «مدارس غیردولتی نیز غیرمستقیم با توسعه بی‌عدالتی آموزشی می‌توانند به انسجام ملی آسیب بزنند. مدارس دولتی هدفمندانه ضعیف نگه داشته شده تا مدارس پولی فضا پیدا کنند. قسمت بزرگی از جامعه از محرومیت آموزشی رنج می‌برند و با طبقاتی کردن آموزش، بسیاری‌ازافراد باهوش و مستعد از پیشرفت محروم می‌شوند. تجربه جهانی نشان داده جوامع عدالت‌محور در آموزش، انسجام بیشتر، شکاف اجتماعی کمتر و رفاه و توانمندی بالاتری دارند و می‌توانند در اقتصاد جهانی پیشرو باشند». نیک‌نژاد تأکید می‌کند: باید به‌سمت تقویت مدارس دولتی حرکت کنیم. بهانه‌های دولت‌ها مبنی‌بر نداشتن توان مالی برای اداره مدارس دولتی همیشه وجود داشته و این‌امر بهانه‌ای برای گسترش مدارس غیردولتی و سوءاستفاده‌های مالی هنگفت می‌شود. این مشکل فقط مربوط به مدارس غیردولتی نیست؛ مافیای کتاب‌های درسی، مافیای آموزشی و مؤسسات آموزشی نیز به‌شدت در حال سوءاستفاده ازاین‌فضا هستند و گردش مالی بالایی دارند. وی خاطرنشان می‌کند: ما به‌عنوان کنشگران رسانه‌ای، مدنی و صنفی باید دولت را وادار کنیم که به هزینه‌کرد برای آموزش بازگردد و هیچ بهانه‌ای را از آن نپذیریم. این‌ها وظایف اصلی دولت است. وی درپایان می‌گوید: به‌عنوان یک معلم با 30‌سال سابقه عرض می‌کنم، موفقیت فرزندان لزوماً وابسته به مدرسه‌ای که رفته‌اند، نیست، هرچندکه تأثیرگذار است. حتی دیده می‌شود در میان فارغ‌التحصیلان مدارس برند، موفقیت‌های تحصیلی و شغلی حاصل می‌شود، اما این اتفاق برای همه رخ نمی‌دهد و بخش عمده‌ای از خانواده‌ها، حتی متمولین، به آن‌نوع آموزش دسترسی ندارند. علیخانی معلمی که تجربه تدریس در هردو نوع این مدارس را در استان کردستان داشته، معتقد است مدارس غیردولتی، با وعده کیفیت برتر، خانواده‌ها را جذب می‌کنند اما درعمل بسیاری‌ازآن‌ها فاقد امکانات لازم و کادر آموزشی باتجربه هستند. این مدارس اغلب نه آزمایشگاه حرفه‌ای دارند و نه کارگاهی کامل. معلمان دراین‌مدارس غالباً آموزش‌های مطابق با استانداردهای روز را ندیده و کم‌سابقه محسوب می‌شوند. این آموزگاران برخلاف معلمان باتجربه مدارس دولتی، کارایی لازم را ندارند؛ پس ادعای برتری آموزشی دراین‌مدارس، اغلب با واقعیت فاصله دارد و فارغ‌التحصیلانشان نیز برتری خاصی نشان نمی‌دهند. او معتقد است خانواده‌ها، به‌ویژه قشر متمول، عمدتاً به‌دلیل نگرانی از شلوغی کلاس‌ها و مسائل اجتماعی در مدارس دولتی، فرزندانشان را به مدارس غیردولتی می‌فرستند. این انتخاب، بیشتر از روی دغدغه‌های اجتماعی و نه آگاهی از کیفیت واقعی آموزشی این مدارس است. آن‌ها تصور می‌کنند با پرداخت هزینه‌های بالا، محیطی کنترل‌شده‌تر و کیفیتی بهتر نصیب فرزندشان می‌شود، درحالی‌که این مدارس عمدتاً تنها تراکم کمتر را ارائه می‌دهند و تفاوت محسوسی در کیفیت آموزشی ندارند. کیفیت آموزش مفهومی پیچیده و چندبعدی است که نمی‌توان آن‌را صرفاً با معیارهای کمی مانند نمره یا رتبه کنکور سنجید. پرورش مهارت‌های فردی و اجتماعی بچه‌ها و تربیت شهروندانی مسئول از مواردی است که باید در کانون توجه قرار گیرد. ایرنا

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه