خانواده؛ نقطه آغاز تابآوری در جهان پرهیاهو
کودکان برای رشد روانی سالم نیازمند محیطی امن، آرام و همدلانه هستند و والدینی که با درک شرایط فرزند خود، اطلاعات را متناسب با سن او منتقل میکنند و اجازه بیان احساسات را میدهند، نقش مهمی در کاهش اضطراب و تقویت تابآوری کودک ایفا میکنند و این تعامل آگاهانه، پایهای برای شکلگیری شخصیتی مقاوم است.
در دنیای پرشتاب و پیچیده امروز، کودکان بیش از هر زمان دیگری درمعرض امواج متنوعی از اطلاعات، هیجانات و بحرانهای اجتماعی قرار دارند و آنچه دراینمیان اهمیت دارد، نهفقط محافظت فیزیکی از کودک بلکه طراحی هوشمندانه فضای روانی او است و اینفضا باید بهگونهای باشد که در آن احساس امنیت، اعتماد و آرامش شکل بگیرد و والدین دیگر تنها نقش مراقب را ایفا نمیکنند، بلکه بهعنوان معماران روان کودک، باید توانایی ساختن زیرساختهایی را داشته باشند که تابآوری، انعطافپذیری و سلامت روانی را در فرزندشان تقویت کند. دراینمسیر، مهارتهای ارتباطی والدین، شیوه مواجهه آنها با بحرانها و نحوه انتقال احساسات و اطلاعات به کودک، بهمثابه ابزارهایی حیاتی برای شکلگیری شخصیت مقاوم و متعادل کودک عمل میکنند و کودکانی که در محیطی آگاهانه و همدلانه رشد میکنند، نهتنها بهتر با چالشهای زندگی کنار میآیند، بلکه در آینده نیز توانایی بیشتری برای مدیریت روابط، تصمیمگیریهای پیچیده و حفظ آرامش در موقعیتهای دشوار خواهند داشت. در سالهای ابتدایی زندگی، کودک جهان را از دریچه خانواده میبیند و کیفیت روابط درونخانوادگی، بهویژه تعامل والدین با فرزندان، نقشی تعیینکننده در شکلگیری احساس امنیت روانی دارد؛ اگر کودک در محیطی پرتنش، بیثبات یا فاقد همدلی رشد کند، احتمال بروز اضطرابهای مزمن در او افزایش مییابد و درمقابل، خانوادههایی که با آگاهی و محبت رفتار میکنند، بستری فراهم میآورند که کودک احساسات خود را بشناسد، بیان کند و درمواجههبا چالشها، واکنشهای سالمتری نشان دهد. یکی از مؤثرترین ابزار والدین برای کاهش اضطراب کودک، گفتوگوی هدفمند و متناسب با سطح شناختی او است؛ کودکان نیاز دارند تا اتفاقات پیرامون خود را درک کنند، اما نه با حجم اطلاعاتی که فراتر از ظرفیت روانی آنها باشد و والدین باید بتوانند مفاهیم پیچیده را ساده، قابلفهم و بدون بار هیجانی منفی منتقل کنند که ایننوع گفتوگو نهتنها اضطراب کودک را کاهش میدهد بلکه به او کمک میکند درک واقعبینانهتری از جهان اطراف خود داشته باشد. الهام محبتی؛ متخصص روانپزشکی، استاد دانشگاه و عضو هیئتعلمی دانشگاه بابیاناینکه وجود صمیمت در خانواده کمک بسزا به کاهش استرس و اضطراب کودک میکند و والدین باید بهایننکته توجه ویژهای داشته باشند، گفت: گاهی نیاز است متناسب با سن کودک، اتفاقات رخداده و بحرانهای پیشآمده مطرح شود و باید توجه داشت که گاهی نیازی برای بیان تمام جزئیات اتفاقات برای کودک وجود ندارد. وی بابیاناینکه والدین تنها لازماستکه مواردی را برای کودک خود مطرح کنند و جزئیاتی را دراختیار او قرار دهند که برای سن کودک مناسب باشد، افزود: دادن جزئیات بیشازحد به کودکان درباره یک اتفاق یا موضوع استرسزا نهتنها کمکی به کودک نمیکند، بلکه میتواند منجر به تشدید تنش، استرس و اضطراب کودک شود. متخصص روانپزشکی، استاد دانشگاه و عضو هیئتعلمی دانشگاه بابیاناینکه اطلاعاتی که به کودک درباره موقعیتهای مختلف داده میشود، باید اطلاعاتی صحیح و شفاف باشد، اما جزئیات و شیوه بیان این اطلاعات باید با سن کودک متناسب باشد، تصریح کرد: زمانیکه والدین درباره یک موضوع به کودک خود اطلاعات نادرستی انتقال دهند، ممکن است کودک اطلاعات صحیح را از راههای دیگری بهدست آورد و این اتفاق میتواند بیاعتمادی به والدین را بههمراه داشته باشد. محبتی بابیاناینکه نیازی نیست بهصورت مداوم اطلاعات یک اتفاق دراختیار کودکان قرار گیرد، چراکه ایناقدام، اتفاقات را به کودک یادآوری میکند و تشدید استرس و اضطراب را بههمراه خواهد داشت، ادامه داد: یکی از مقولههای سلامت روان، تابآوری است و نحوه رفتار و تربیت والدین میتواند تأثیر بسزایی در تقویت تابآوری کودک داشته باشد. وی بابیاناینکه بهمنظور افزایش تابآوری کودکان، والدین باید به آنها اجازه دهند احساساتی که در شرایط مختلف تجربه میکنند را در میان بگذارند و درباره آنها صحبت کنند، گفت: والدین باید به کودک فرصت و فضای کافی بدهند و از عجله و شتاب برای رسیدن به پایان صحبتهای کودک خودداری کنند چراکه همین اقدام میتواند استرس و اضطراب را تشدید کند. متخصص روانپزشکی، استاد دانشگاه و عضو هیئتعلمی دانشگاه بابیاناینکه والدین برای افزایش تابآوری فرزندان باید ابتدا به آرامش خود توجه کنند، اضافه کرد: درواقع والدین درابتدا باید خود به آرامش برسند و توان حفظ آرامش خود را در موقعیتهای استرسزا و اضطرابآور داشته باشند تا این آرامش به کودک منتقل شود و کودک این الگو را از والدین خود دریافت و آنرا عملی کند. تابآوری، مهارتی آموختنی است که از دل تجربههای روزمره و تعاملات خانوادگی شکل میگیرد و والدینی که به کودک خود اجازه میدهند احساسات خود را بشناسد، نامگذاری کند و درباره آنها صحبت کند، پایههای تابآوری را در او بنا میگذارند و این آموزش هیجانی، کودک را قادر میسازد تا درمواجههبا موقعیتهای دشوار، بهجای واکنشهای هیجانی شدید، از راهکارهای منطقی و آرام استفاده کند. کودکان بهطور ناخودآگاه، حالات روانی والدین را جذب و تقلید میکنند و اگر والدین در شرایط بحرانی بتوانند آرامش خود را حفظ کنند، این رفتار الگویی قدرتمند برای کودک خواهد بود؛ درواقع، آرامش والدین نهتنها به کاهش اضطراب کودک کمک میکند، بلکه به او یاد میدهد که در موقعیتهای دشوار، میتوان با حفظ تعادل روانی، تصمیمات بهتری گرفت، بنابراین مراقبت از سلامت روان والدین، اقدامی ضروری در تربیت فرزندانی تابآور و متعادل است. همدلی، عنصر مغفولماندهای است که در تربیت بسیاری از کودکان نادیده گرفته میشود و والدینی که به احساسات کودک احترام میگذارند، بدونقضاوت به حرفهای او گوش میدهند و درک متقابل را جایگزین نصیحتهای خشک میکنند، درواقع ذهنی مقاوم و منعطف را در کودک پرورش میدهند که ایننوع تربیت، نهتنها اضطراب را کاهش میدهد، بلکه کودک را برای مواجهه با پیچیدگیهای زندگی آینده آمادهتر میسازد. دراینبین، نقش مادران اهمیتی ویژه دارد. ابوذر گلورز، روانشناس و مشاور خانواده و استاد دانشگاه بابیاناینکه آرامش و وضعیت روحی مادر بر آرامش و وضعیت روحی فرزندان نیز تأثیرگذار است میگوید: بخشی از اقدامات مؤثر درراستای حفظ آرامش و سلامت مادران، تمرین خودآگاهی است و درواقع مادر باید از هیجانات خود آگاه شود و دقت کند که هیجان خود را در شرایط مختلف چگونه بروز میدهد و بهکار میبندد. وی بابیاناینکه بسیاری از مادران امروز در شرایط مختلف مانند زمان امتحانات فرزندان، استرس بیشتری نسبت به فرزند خود دارند، میافزاید: بعضی از شرایط نیازی به استرس و اضطراب ندارد و مادران و فرزندان باید بهاینموضوع توجه داشته باشند تا بتوانند آرامش خود را حفظ کنند و در موقعیتهای مختلف عملکرد بهتری داشته باشند. روانشناس و مشاور خانواده و استاد دانشگاه بابیاناینکه مادران بیشتر اوقات درحالانجام وظایف مادری در خانه و خانواده هستند، اما وظیفه آنها در قبال خودشان، رسیدن به خود است که بسیاریاوقات نادیده گرفته میشود، تصریح میکند: زمانیکه مادر از خود غافل باشد، به فرسودگی میرسد و زمانیکه مادر فرسوده شود، نمیتواند روحیه دیگر اعضای خانواده را نیز حفظ کند. گلورز بابیاناینکه حفظ ظاهر برای نشاندادن حال خوب به اعضای خانواده و حفظ روحیه آنها، بهمرور فرسودگی را برای مادر بههمراه دارد، ادامه میدهد: مادران باید زمانی در روز را هرچندکه کوتاه باشد، بهخود اختصاص دهند، به خواستهها و نیازهای خود توجه کنند و بهدنبال راهکاری برای پاسخ به نیازها و خواستههای خود باشند. وی بابیاناینکه بهخود رسیدن برای هرفردی و بهویژه مادر خانواده، ضروری، لازم و واجب است و خود مادر باید بهاینموضوع توجه داشته باشد، میگوید: صفات مختلفی برای مادران بهکار میرود که یکی از این صفات، ستون و عمود خانواده است و باید توجه داشت که ستون خانواده نیز نیازمند مراقبت و رسیدگی است. روانشناس و مشاور خانواده و استاد دانشگاه بابیاناینکه مادریکه هرروز فعالیت روزمره را انجام میدهد و انجام آنها را وظیفه خود تلقی میکند، درگیر فرسودگی میشود، اضافه میکند: گاهی نیاز است مادران به خود رسیدگی کنند، آرامش و استراحت داشته باشند و به نیازهای خود توجه کنند و گاهی کاری را انجام دهند که فقط برای خودشان باشد. محسن دهقانی؛ روانشناس و مشاور خانواده میگوید: فرزندان گاه ممکن است به صحبتهای والدین بیتوجهی کنند، رفتار نادرستی داشته باشند، قوانین خانه و خانواده را نقص کنند، بینظمی و لجبازی داشته باشند و بهانهگیر باشند که دراینشرایط، رفتار مادرانه از اهمیت بالایی برخوردار است .ایمنا