مرگ تالاب‌ها؛ مرگ زندگی!

پارمیس طهماسب‌زاده: تالاب‌ها یکی از غنی‌ترین و پویاترین زیست‌بوم‌های کره زمین هستند که نقش کلیدی در چرخه آب، تنوع‌زیستی و پایداری محیطی ایفا می‌کنند اما در دهه‌های اخیر عوامل انسانی و تغییرات طبیعی موجب شده بسیاری از تالاب‌ها در ایران و جهان در مسیر نابودی حرکت کنند. آنچه در نگاه نخست ممکن است تنها به‌عنوان «خشک‌شدن یک پهنه آبی» دیده شود، درحقیقت آغاز زنجیره‌ای از بحران‌های دیگر است چراکه مرگ یک تالاب صرفاً پایان یک اکوسیستم نیست. تالاب‌های ایران وضعیت خوبی ندارند. بخشی از این‌شرایط تابعی از مدیریت منابع آب در سراسر پهنه سرزمینی است. تالاب‌ها نقش کلیدی در حفظ تنوع‌زیستی و بروز بحران‌های زیستی دارند که برهمین‌اساس حفاظت از آن‌ها یک چالش مهم و اساسی است. مزایای متعدد تالاب‌ها ازجمله تصفیه آب، کنترل سیل و زیستگاه گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری است که در شرایط بحرانی می‌تواند انقراض گونه‌ها را هم در پی داشته باشد. خدمات این اکوسیستم‌هایی حیاتی که امروزه با تهدیدات متعددی روبرو هستند البته محدود به این‌موارد نیست. تالاب‌ها علاوه‌بر عرضه خدمات اکوسیستمی، زمینه‌ساز منبع درآمد خانوار و تولیدکننده مواد بیولوژیک هستند و در ارائه خدمات دیگر نیز اثرگذارند، به‌طوری‌که به‌گفته یوسفعلی احمدی؛ معاون طرح حفاظت از تالاب‌های ایران ارزش اکولوژیک تالاب‌ها ۱۰ برابر جنگل‌ها و ۲۰۰ برابر زمین‌های زراعی دیم است. تالاب‌ها در ایران، از گاوخونی در مرکز تا هامون در جنوب‌شرق و ارومیه در شمال‌غرب، همگی در میانه بحران‌هایی قرار دارند که سال‌هاست با روندی پیوسته همراه بوده است، به‌طوری‌که در ماه گذشته احمدرضا لاهیجان‌زاده - معاون محیط‌زیست دریایی و تالاب‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست - اعلام کرد: سطح آب دریاچه ارومیه دیگر قابل‌اندازه‌گیری نیست. در روزهای گذشته نیز تصاویر ماهواره‌ای منتشر شد که نشان از محوشدن دریاچه ارومیه است. در نتیجه کاهش بارش، سال‌ها بی‌توجهی به حق‌آبه‌ها و سوءمدیریت منابع، تالاب‌ها در جنوب‌غرب ایران نیز از وضعیتی غیرقابل‌قبول برخوردارند. به‌گفته سید عادل مولا؛ معاون محیط طبیعی اداره‌کل حفاظت محیط‌زیست خوزستان تالاب بین‌المللی شادگان با مدیریت انجام‌شده برای جلوگیری از خروج آب شیرین، کمی نمناک است اما حق‌آبه‌ای وارد آن نمی‌شود و تالاب هورالعظیم نیز به‌صورت مداوم آب ندارد. مرور وضعیت چندساله اخیر نشان می‌دهد که حال‌وروز تالاب‌ها درمجموع با روندی نزولی اما متناوب روبرو بوده است. درحقیقت سال‌هاست در بر همین پاشنه چرخیده است. اگرچه در مقطعی یک تالاب نیمه‌جانی دوباره گرفته اما پس‌ازمدتی دوباره همان نیمه‌جانش را هم از دست داده است. شرایط دریاچه ارومیه مثالی از این‌روند بود که مرگی تدریجی را تجربه کرد. به‌گفته شینا انصاری؛ رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست حدود ۴۳ درصد تالاب‌های کشور به کانون گردوغبار تبدیل شده و بسیاری‌ازآن‌ها تنفس شهرنشینان را دشوار کرده‌اند؛ اما مرگ یک تالاب زنجیره‌ای از پیامدهاست که هرکدام در ابعاد مختلف سرزمین را تهدید می‌کنند. از جمله پیامدهای مرگ یک تالاب وقوع گردوغبار است؛ بحران دیدنی و قابل‌لمس که سلامت را تهدید و علاوه‌بر ایجاد بیماری و ضعف، روند زندگی را نیز دچار اختلال می‌کند و افراد آسیب‌پذیر مانند سالمندان، کودکان و بیماران قلبی و ریوی را درمعرض‌تهدید جدی و کوتاه‌مدت قرار می‌دهد و سایرین را نیز با پیامدهایی طولانی‌مدت مواجه می‌کند. دکتر عباس شاهسونی؛ معاون مرکز تحقیقات کیفیت هوا و تغییر اقلیم دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی از بیش از ۳۵ هزار مرگ منتسب به آلودگی هوا در کشور طی سال ۱۴۰۳ خبر داد که به‌طورطبیعی بخشی از این آلودگی نیز تحت‌تأثیر خیزش گردوغبار است. به‌گفته وی؛ بررسی نتایج مطالعه آثار ناشی از آلودگی هوا بیانگر این‌است‌که میانگین غلظت سالیانه ذرات معلق از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۳ تغییر چندانی نکرده و حتی این‌معضل در سال گذشته نسبت به سال ۱۴۰۲ به‌میزان جزئی افزایش هم یافته است. تشدید خشک‌سالی، وزش بادهای منطقه‌ای و فعال‌شدن کانون‌های داخلی، آلودگی پایدار هوا را رقم می‌زند، گردوغبار به هوا بلند می‌شود و با حرکت در هوا، سلامت عمومی را تهدید می‌کنند. تالاب گاوخونی نمادی از این تغییرات است. گاوخونی درحال‌حاضر تقریباً خشک شده است و با وسعتی بالغ‌بر ۴۷ هزارهکتار، اکنون خود به یکی از منابع اصلی تولید گردوغبار در منطقه تبدیل شده است. مرجان شاکری؛ مدیرکل حفاظت محیط‌زیست استان اصفهان پیش‌تر گفته بود، باتوجه‌به روند فعلی تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی، احتمال ادامه خشکی تالاب گاوخونی و تبدیل آن به کویر نمکی وجود دارد. در سال‌های اخیر، پدیده ریزگردها به یکی از جدی‌ترین بحران‌های زیست‌محیطی ایران تبدیل شده است؛ دامنه این بحران نه‌فقط در استان‌های غربی و جنوبی بلکه تا کلان‌شهرهایی در دیگر نقاط کشور گسترده شده است. به‌طورکلی گردوغبار دو منشأ داخلی یا خارجی دارد؛ گردوغبارهایی که از بیابان‌های خشکِ داخلی یا کانون‌های فعال در کشورهای همسایه بلند می‌شود و در نقاط دیگر پراکنده می‌شود و رنگ هوا را تغییر می‌دهد. کانون‌های فعال گردوغبار در کشورهای همسایه نیز البته یکی از علل تشدیدکننده گردوغبار داخلی است. ازسوی‌دیگر کاهش منابع آب ورودی به ایران ازسوی کشورهای همسایه مانند ترکیه، افغانستان و عراق نیز بر وضعیت تالاب‌های مرزی اثرگذار است. به‌همین‌سبب تغییرکاربری اراضی و بی‌توجهی به مدیریت منابع‌طبیعی، ساخت سدهای مرزی در کشورهای همسایه و جنگ و بی‌ثباتی سیاسی در منطقه نیز از دلایل تداوم و تکرار پدیده گردوغبار محسوب می‌شود. دراین‌شرایط نقش دیپلماسی محیط‌زیستی اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند و در خدمت چالش‌های زیست‌محیطی قرار می‌گیرد. انسان برای تداوم زیست و حفظ سکونتگاه خود به خدمات تالاب نیازمند است چراکه رابطه طبیعت با انسان برپایه یک موازنه عادلانه استوار شده است، به‌طوری‌که هرچه انسان بر طبیعت اثر گذارد، از آن تأثیر نیز می‌پذیرد. ایسنا

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه