شکاف عمیق بیننسلی؛ ثمره ازدواج در سنین بالا
در دهههای اخیر، «افزایش سن ازدواج» به یکی از مهمترین تحولات اجتماعی تبدیل شده. این تغییر، نهتنها ساختار سنتی خانواده را دگرگون کرده؛ بلکه پیامدهای عمیقی بر فرزندآوری، تربیت نسل جدید، سلامت روانی والدین و کودکان و حتی پایداری اجتماعی دارد. در زنان سنین بالا، بدن دیگر مثل دوران جوانی برای بارداری آماده نیست و افزایش سن باعث تغییرات هورمونی و جسمی میشود که میتواند عوارض بارداری را بیشتر کند. با افزایش سن احتمال ناباروری بیشتر و درصد بهبود با دارو کمتر میشود و نیاز به درمانهای پرهزینه مانند IVF نیز افزایش مییابد و در بارداریهای سن بالا باید مادر زیرنظر مراقبت پزشکی باشد تا احتمال مشکلات ژنتیکی و خطرات باروری کاهش یابد.
پرستو شیرمحمدی: کارشناس مسئول مرکز تحقیقات علوم و تکنولوژی باروری، درباره سن مناسب باروری اظهار میکند: بهترین سن باروری بین ۲۰ تا ۳۰سالگی است. بعد از این بازه، ذخیره تخمدان بهتدریج کاهش یافته و تخمکها کم میشوند. این کاهش باعث میشود لقاح سختتر شود و دفعات بیشتری برای موفقیت لازم باشد. فاطمه ارجمند درباره تأثیر سن بر درمانهای ناباروری میگوید: در سنین پایین، درمانها معمولاً با دارو و مکملهای غذایی سادهتر جواب میدهند، اما با افزایش سن، نیاز به مداخلات درمانی پیچیدهتر داریم. درمانها مرحلهبهمرحله سختتر میشوند. ارجمند با توجه بر تنوع روشهای درمانی میافزاید: نباید ناامید شد، درمانهای متنوعی وجود دارد و با پیگیریهای چندماهه تا یکساله، میتوان به نتیجه رسید. وی درباره نرخ موفقیت IVF در سنین بالای ۴۰سال توضیح میدهد: ایننرخ به عوامل مختلفی بستگی دارد، ازجمله کیفیت تخمک، سلامت عمومی فرد و تخصص پزشک. معمولاً ایننرخ حدود ۱۰درصد کمتر از سنین زیر ۳۰سال است و دربهترینحالت به ۴۰ تا ۵۰درصد میرسد. وی درباره تأثیر سن بر باروری مردان، بیان میکند: در سنهای خیلی بالا، مثلاً بالای ۵۰سال، ممکن است کیفیت اسپرم تحتتأثیر قرار بگیرد؛ اما دراغلبموارد، اسپرم سن ۴۰ تا ۵۰سالگی نرمال است مگراینکه بیماری زمینهای وجود داشته باشد. ارجمند درباره احتمال سقطجنین و ناهنجاریهای مادرزادی در سنین بالا میگوید: با افزایش سن، کیفیت تخمکها کاهش مییابد و اختلال در تقسیمات سلولی بیشتر میشود. سلولهای پیرتر در تقسیمات کروموزومی دچار خطا میشوند و اینموضوع احتمال ناهنجاری را بالا میبرد. وی نقش سبک زندگی و تغذیه را در باروری بسیارمهم دانسته و تصریح میکند: در زوجهای جوان، اصلاح تغذیه و استفاده از مکملهای غذایی مانند آنتیاکسیدانها میتواند بهتنهایی مشکل ناباروری را حل کند، بهویژه درمواردیکه علت مشخصی برای ناباروری وجود ندارد. این کارشناس درپایان بااشارهبه فناوریهای نوین در حوزه باروری بیان میکند: خانمها میتوانند تخمکهای خود را در سنین پایین فریز کنند تا در آینده، حتی با افزایش سن، از تخمکهای باکیفیت برای لقاح استفاده کنند. اینروشها احتمال موفقیت را بهطور قابلتوجهی افزایش میدهند و نگرانیها درباره کاهش باروری با افزایش سن را تاحدزیادی کاهش میدهند. والدینی که در سنین بالا صاحب فرزند میشوند با مشکلات خاصی اعم از اختلاف نسلی زیاد بین والدین و فرزندان که باعث میشود نتوانند بهدرستی همدیگر را درک کنند، کاهش توان جسمی و روحی والدین، زیرا هرچه سن بالاتر میرود حوصله فرد کم میشود، نگرانیهای موجود درمورد آینده که آیا در دوران نوجوانی فرزندم هنوز توانمندم مواجه هستند. فرزندان والدین مسن نیز با چالشهای روحی و روانی روبهرو هستند مانند احساس تفاوت و انزوا، زیرا فکر میکند والد خود با والد دوستانش تفاوتهای بسیار دارد، فشار روانی و مسئولیتهای زیاد که کودک شاید زودتر از همسنوسالان خود به آن دچار شود. ریحانه صبورنژاد؛ دکترای روانشناسی و مدرس دانشگاه، درباره تأثیر اختلاف سنی زیاد بین والد و فرزند بر کیفیت تربیت اظهار میکند: والدینی که دیرتر ازدواج کردهاند معمولاً تجربه زندگی، ثبات مالی و شغلی بیشتری دارند. اینمسئله میتواند منجر به امنیت روانی و اقتصادی برای فرزند شود و غالباً آگاهانهتر وارد فرزندپروری میشوند و با مطالعه و دقت بیشتری در تربیت عمل میکنند. منصوره الزامی؛ روانشناس و مشاور خانواده، نیز دراینباره میگوید: اینموضوع هم تأثیرات مثبت دارد و هم منفی. درصورت اختلاف سنی بالا، ممکن است والدین بهدلیل تفاوت در دغدغهها و شرایط سنی، کمتر بتوانند با فرزندان ارتباط نزدیک و مؤثری برقرار کنند اما ازسویدیگر، والدین در سن بالاتر اغلب از ثبات عاطفی و مالی بیشتری برخوردارند و توانایی حمایت مالی بهتری دارند. داوود فتحی؛ روانشناس کودکونوجوان، نیز دراینمورد میافزاید: زمانیکه در سنین پایینتر فرزندآوری اتفاق بیفتد، شوروشوق بالایی برای مراقبت از کودک وجود دارد، اما در سنین بالاتر ممکن است این شور و توان جای خود را به امکانات مالی بدهد. الزامی درباره راهکارهای کاهش شکاف بیننسلی میگوید: آموزشها و بازیهایی مانند نقشآفرینی میتواند به درک متقابل میان والدین و فرزندان کمک کند. همچنین شنونده واقعیبودن، شناخت دنیای فرزندان ازطریق آشنایی با اپلیکیشنهای محبوب آنها، پذیرش تفاوتها و احترام به دیدگاه نسلها از راههای مؤثر کاهش فاصله است. صبورنژاد دراینمورد، بیان میکند: والدین مسن باید تلاش کنند فرزندان خود را با دید باز گوش دهند نهتنها به صحبتهایشان بلکه به احساسات و نیازهایشان. ارتباط روزمره و فعالیتهای مشترک بسیار اهمیت دارد. احترام به فضای شخصی و نظر فرزندان و همدلی با دیدگاه نسل مقابل میتواند بسیار کمککننده باشد. فتحی نیز میافزاید: ابتدا باید فرهنگسازی انجام شود تا فاصله ایجاد نشود. افراد متخصص میتوانند با آموزشهای هدفمند، شکاف بین نسلها را تاحدزیادی کاهش دهند. الزامی درمورد چالشهای ناشی از اختلاف نسلی میگوید: مهمترین چالش، تفاوت در تجربههای زیسته است. والدین و فرزندان در دو دنیای متفاوت با ارزشها و هنجارهای گوناگون بزرگ شدهاند که موجب سوءتفاهم و درک ناقص میشود. وی ادامه میدهد: فشار اجتماعی و رسانههای دیجیتال نیز از چالشهای مهم است. تأثیر رسانههای اجتماعی باعث شکلگیری سبک زندگی جدیدی در نسل جوان شده که ممکن است با باورهای سنتی والدین درتضاد باشد. صبورنژاد نیز دراینزمینه میافزاید: فاصله نسلی عمیقتر، توان جسمی کمتر، احساس غریبه بودن در دنیای جدید، نگرانی فرزند درباره سلامت والدین و کاهش مدت همزیستی از جمله چالشهای مطرحشده است. صبورنژاد درمورد احساس تنهایی در فرزندان میگوید: فاصله نسلی در زبان و ارزشها باعث میشود کودک احساس کند والدش دیدگاههای قدیمی دارد و همینموضوع او را از بیان آزادانه خواستهها و دغدغههایش بازمیدارد و درنتیجه حس تنهایی در او ایجاد میشود. الزامی نیز میافزاید: والدینی که سن بالاتری دارند ممکن است بهدلیل مشکلات جسمی یا روانی کمتر توان برقراری ارتباط عاطفی فعال با فرزندان خود را داشته باشند. این فاصله عاطفی میتواند منجر به کاهش همدلی و تفاهم میان والدین و فرزندان شود، البته همیشه هم اینگونه نیست. فتحی میگوید: اصلیترین مسئله درخصوص والدین مسن به مهارتها و قابلیتهای والدینی برمیگردد. سن بالا الزاماً بهمعنای فاصله عاطفی نیست و فاکتورهایی مانند عشق، آرامش و ثبات روانی نقش مهمتری دارند. وی در حفظ انرژی روانی و جسمی والدین در سنین بالا میگوید: انرژی روانی به ذات فرد برمیگردد. بسیاریازافراد طبیعتاً پرانرژیاند اگر والدین ازنظر روانی برای فرزندآوری آماده باشند، احساس خوب و انرژی لازم در آنها تقویت میشود. آمادگی روانی و آموزشهای پیش از فرزندآوری ضروری است. الزامی میگوید: باید به شرایط و نیازهای هردوطرف توجه داشت. تعادل بین محدودیتهای والدین مسن و نیازهای کودک با ایجاد تعامل مناسب و محیط حمایتی میتواند انرژی لازم برای رشد سالم کودک را تأمین کند، مشارکت در فعالیتهای مشترک و ایجاد فضای شاد خانوادگی مؤثر است. صبورنژاد نیز دراینمورد، میافزاید: حفظ سبک زندگی سالم شامل خواب کافی، تغذیه متعادل، ورزش منظم، تقسیم وظایف و استفاده از حمایتهای اجتماعی اهمیت دارد. مدیریت استرس، مدیتیشن و ایجاد استقلال در کودک به حفظ انرژی والد کمک میکند. فتحی درراستای حوصله و نشاط والدین در سنین بالا، میگوید: معمولاً در سنین بالاتر حوصله کمتر میشود و اینامر میتواند به رابطه والد و فرزند آسیب بزند. نبود انرژی برای بازی و ارتباط عاطفی کیفیت رابطه را پایین میآورد و باید با شناخت شرایط محیطی و زمانی مدیریت شود. الزامی بیان میکند: پذیرش تغییرات ناشی از سن و تنظیم انتظارات واقعبینانه کمک میکند زود ناامید نشویم. ورزش منظم، پیادهروی، برنامهریزی برای سرگرمیها و بازیهای ذهنی، گردش خانوادگی و فعالیتهای گروهی میتواند روحیه و صبر والدین را تقویت کند. الزامی درمورد چالشهای اجتماعی فرزندان دارای والدین مسن، میگوید: اختلاف در ارزشها و رفتارها، بحران همزمان والدین و فرزندان در دوره نوجوانی و نیاز شدید نوجوان به ارتباط با همسالان از چالشهای اصلی است. فتحی دراینراستا، توضیح میدهد: اختلاف سنی زیاد میتواند باعث فاصله فرهنگی، ارزشی و عاطفی شود. اگر والدین بهروز و فعال نباشند، کودک احساس عدمدرک و ناامنی میکند. علایق مشترک مانند بازی یا تماشای برنامههای خانوادگی میتواند این فاصله را کاهش دهد. برنا