توسعه ورزش همگانی؛ یک سرمایهگذاری پرسود
مطالعات علمی نشان میدهد: سرمایهگذاری در ورزش همگانی صرفهجویی عظیمی در هزینههای درمان افرادی خواهد بود که براثر کمتحرکی و اضافهوزن درگیر بیماریهای غیرواگیر میشوند. به ورزش همگانی مقولهای است که بخشهای مختلف را شامل میشود و اگر مسئولان بهدنبال تأمین سلامت مردم هستند باید همه جوانب اینحوزه مهم و تأثیرگذار بر سلامت روح و جسم مردم را درنظر بگیرند.
شهرام علم (استاد دانشگاه و نایبرئیس فدراسیون ورزشهای همگانی) در مهر به سه موضوع مهم و تأثیرگذار در ورزش همگانی پرداخت و نوشت: داوطلب به فردی اطلاق میشود که بهصورت آزادانه قسمتی از وقت، مهارت یا خدمات خود را رایگان و بلاعوض به سازمان یا گروهی خاص، اختصاص میدهد. در فرایند تشکیل سازمانها و جامعه، منابع انسانی نقش محوری دارند. بخشی از منابع انسانی را داوطلبان تشکیل میدهند که در بیشتر جوامع بهعنوان سازمانهای غیردولتی فعالیت میکنند و میتوانند در پیشبرد اهداف جامعه و سازمان مؤثر باشند. امروزه ورزش در کشورهای پیشرفته جهان بر داوطلب گرایی متمرکز است که توسط افراد زیادی از داوطلبان هدایت و پیش برده میشود. اهمیت حضور و مشارکت داوطلبان در عرصه ورزش بر حیطههای مختلف ازجمله حیطههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اثر میگذارد؛ طوریکه در برخی کشورها، ارزش اقتصادی بخش داوطلبی را بین هفت تا ۱۴درصد تولید ناخالص داخلی تخمین زدهاند. کار داوطلبانه سالانه در آمریکا ۲۳۹میلیارددلار، انگلستان ۴۱میلیارد پوند، استرالیا ۲۴ تا ۳۱میلیارددلار و در کانادا ۱۷میلیارددلار به اقتصاد آن کشورها کمک میکند. بهکارگیری افراد داوطلب، مزایای اقتصادی زیادی برای سازمانهای ورزشی بهدنبال دارد؛ اما سرمایه اجتماعی مهمترین پیامد نهضت داوطلبی است. نهضت داوطلبی بهعنوان شاخصی برای ارزیابی همبستگی اجتماعی شهروندان وظیفهشناس است. داوطلبی یک فرآیند دوسویه میان فرد و ارگان کمک گیرنده است که دراینمیان هم سازمان و هم فرد داوطلب از این خدمترسانی سود میبرند. هیئتها و انجمنهای ورزشهای همگانی ازجمله سازمانهای غیردولتی (NGO) هستند که اعضایشان برای حضور و مشارکت خود پاداش مادی یا مزد دریافت نمیکنند. داوطلبان در ورزشهای همگانی به سه دسته کلی تقسیم میشوند: داوطلبان عمومی که بدون تخصص و مهارت خاص میباشند، مانند راهنمایان همایشها و جشنوارهها، بلیتفروشیها و ...، داوطلبان دارای تخصص و مهارتهای ویژه، مانند طراحان سایتهای رایانهای، مترجمان، پزشکان و... و داوطلبان ورزشی، مانند مربیان، داوران و ورزشکاران که بدون دریافت حقالزحمه خدمات ارائه میدهند. فرایند مدیریت داوطلبان در ورزش شامل برنامهریزی، جذب، گزینش، آشنایی، آموزش، ارزیابی، تصدیق، حفظ و نگهداری است. نیازسنجی، جذب، پیشبینی شرح وظایف، ایجاد بانک اطلاعاتی و حفظ داوطلبان نیز در ورزشهای همگانی کشور مهمترین بخش مدیریت داوطلبان است که بهنظر میرسد مدیران و مسئولین ارشد ورزش همگانی تاکنون دراینزمینه اقدام قابلتوجهی انجام ندادهاند. امید است باتوجهبه فواید پایدار و ارزشمند حضور داوطلبین در فعالیت ورزش همگانی، شاهد طراحی و بهرهمندی از نظام داوطلبین در ورزش ایران باشیم. بند ۳ اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: آموزشوپرورش و تربیتبدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی. اهمیت تربیتبدنی و ورزش در جمهوری اسلامی ایران بهاندازهای است که در قانون اساسی یعنی مهمترین سند حقوقی کشور به آن تأکید شده است. قراردادن تربیتبدنی همسطح با آموزشوپرورش و آموزش عالی نشان میدهد که ازنظر قانون اساسی، تربیتبدنی یک امر فرهنگی با اهداف تربیتی است. ازطرفی الزام به رایگانبودن آن برای همه در تمام سطوح، تأکید دیگری برآناستکه اینوسیله حیاتی باید به آسانترین روش برای سلامتی و برومندی نسل بهکار گرفته شود. نکته قابلتأمل دیگر ایناستکه ازنظر قانون اساسی، تربیتبدنی بهعنوان وسیلهای حیاتی از آموزش عالی دارای اهمیت بیشتری است؛ لذا وظیفه دولت درخصوص آموزش عالی صرفاً تسهیل و تعمیم بوده ولی رایگان نمودن برای همه و در تمام سطوح که برای تربیتبدنی درنظر گرفته شده برای آموزش عالی مطرح نیست. ازآنجاکه رایگان نمودن تربیتبدنی از وظایف ذاتی و تکلیفی دولت است که باید توسط وزارت ورزش و شهرداریها محقق شود و باتوجهبه وضعیت موجود بهنظر میرسد که در سایه سکوت دستگاههای نظارتی، این اصل بهطورکامل مغفول مانده است. اگرچه در سالهای اخیر شهرداریها با فراهمکردن زیرساختهای ورزشی تاحدودی در تحقق تربیتبدنی رایگان اقداماتی انجام دادهاند اما مسئولین و مدیران ارشد وزارت ورزش دراینزمینه نهتنها اراده و برنامهای ندارند بلکه در پارهای از مواقع بهبهانه اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی، اصل سوم قانون اساسی را نقض کردهاند. بیتردید رویکرد علمی و متوازن به صنعت ورزش موجب توسعه پایدار جوامع میشود، امروزه ورزش تبدیل به یک صنعت پررونق شده است. دراینراستا بااطمینان میتوان اذعان کرد که توسعه و همگانیکردن تربیتبدنی و ورزش در جامعه نهتنها هزینه نیست بلکه یک سرمایهگذاری پرسود است. درحقیقت توسعه و همگانیکردن ورزش در کشور بهواسطه؛ افزایش میزان اشتغال و تولید، جذب گردشگران و رونق توریسم، پیشگیری از انحرافات و ناهنجاریهای رفتاری و افزایش سطح سلامتی و بهداشت جسمی و روانی افراد، بهطور مستقیم و غیرمستقیم، بلندمدت و کوتاه یک سرمایهگذاری پرفایده محسوب میشود. مطالعات علمی نشان داده است که این سرمایهگذاری علاوهبر افزایش بهرهوری در تولید، موجب پیشگیری از بیماریهای غیرمسری و کاهش هزینههای بهداشتی و درمانی میگردد. تحقیقات طولی علمی در کشورهای پیشرفته مؤید این واقعیت است که ورزش همگانی بیش از ورزش قهرمانی برای جامعه، فواید دارد. مثلاً در استرالیا پیشبینی شده است که اگر تعداد شرکتکنندگان در ورزش همگانی ۱۰درصد افزایش یابد، سالانه ۶۰۰میلیوندلار بودجه دراینکشور صرفهجویی میشود. در سال ۲۰۱۲ کشور انگلستان با اختصاص دومیلیارد پوند ارزش اقتصادی شرکت در فعالیتهای ورزشی، هفتمیلیارد پوند صرفهجویی در هزینههای بهداشتی و درمانی بهدست آورده. گزارش برآوردهای سایر کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، کانادا، آلمان، سوئد، ژاپن و ... نیز حاکی از این واقعیت است که توسعه و همگانیکردن ورزش برای توده مردم یک سرمایهگذاری مطمئن جهت صرفهجویی اقتصادی و افزایش بهرهوری در جامعه است؛ اما متأسفانه تاکنون درزمینه آمار واقعی شرکتکنندگان در ورزش همگانی، سهم ورزش در سبد خانوار ایرانی، سهم ورزش از تولید ناخالص ملی (GDP) و سهم ورزش در افزایش سطح سلامتی، تحقیق جامع و قابلاعتمادی در کشور صورت نگرفته. امید است با تشکیل شورایعالی ورزش کشور بهریاست رئیسجمهور، این شاخصها بهطور علمی احصاء و سپس با برنامهریزیهای جامع راهبردی و عملیاتی افزایش یابد. چنگیز کرمی نیز در برنا دراینباره نوشت: ورزش همگانی چیست و چه تفاوتی با ورزش قهرمانی دارد؟ سادهترین تعریف ایناستکه ورزش همگانی پرداختن عامه مردم به ورزش حتی در زمانی کوتاه باتوجهبه امکانات موجود و شرایط افراد است. این ورزشها شامل ورزشهایی ازجمله پیادهروی، دوچرخهسواری، کوهپیمایی، دوهای عمومی و ورزشهای بومی و محلی است. کمیته ورزش و اوقات فراغت اولینبار در سال 1964 بهابتکار پروفسور لیزلوت دیم در کالج فدرال آلمان تأسیس شد و تعلیموتربیت متصدیان ورزشی آنکشور را آغاز کرد. اغلب متخصصان فعلی آلمان از دانشآموختگان این کالج هستند. پیشازاین در سال 1953 نتیجه مربوط به اوقات فراغت نشان میداد جوانان در اوقات فراغت خود، بیشترین اولویت به ورزش و فعالیتهای تفریحی میدهند. نخستین نظریه ایجاد کمیتههایی درزمینه ورزش و اوقات فراغت به سخنرانی بهیادماندنی «بارون پیرد کورتن» بازمیگردد که سال 1963 در پاریس انجام شده بود. دراینسخنرانی بر توسعه فعالیت بدنی در اوقات فراغت تأکید شده بود. یکسال بعد از آن سخنرانی، کمیته مزبور با الهام از همان سخنان تأسیس شد. کمیته بینالمللی ورزش و تربیتبدنی (ICSSPE) یکی از سازمانهای بینالمللی قدیمی است که در کشورهای اروپایی سابقه دیرینه دارد. بهمرورزمان و با رشد ورزش در جهان، سازمانی بهنام «ورزش برای همه» در بطن آن تأسیس و یکی از شش کمیته اصلی ICSSPE شد. در اول ژانویه 1983، ICSPE به ICSSPE تغییرنام داد که S دوم برای گنجاندن علوم در عنوان کمیته بود. سرانجام در سال 1984 بهعنوان یک سازمان ازسوی کمیته بینالمللی المپیک بهرسمیت شناخته شد. در کشور ما ورزش همگانی از سال 1358 تحتعنوان ورزش محلات آغاز و در سال 1362 قانونی تحتعنوان جهاد تربیتبدنی رسمیت یافت و رشد و گسترش آن بهعنوان اولین وظیفه قانونی کلیه رسانههای ورزشی به ورزش قهرمانی تاکنون پژوهش جامعی درمورد وضعیت ورزش همگانی ایران انجام نگرفته.