سخن روز

من یک مخرب فرهنگ هستم؛ شما چطور؟

مصطفی رفعت

اینکه ریشه غلط‌نویسی از کجا باب شد و چطور شد که رواج یافت، مشخص نیست؛ اما اثرات آن به قدری مشهود است که دور از تصور نیست نسل‌های بعدی ما رفته‌رفته به باقی‌مانده ادبیات امروز ما بخندند و حس کنند زمانی ماها چه قدر عجیب سخن می‌گفتیم؛ آن‌گونه که خود ما هم امروز ادبیات قدیمی‌ترها را کم می‌فهمیم و برای‌مان آهنگی ناآشنا دارد. فضای مجای و شبکه‌های پیام‌رسان پر شده‌اند از عامدانه عامیانه‌ حرف‌زدن‌های اشتباه که دگرگونی‌هایش نه در مسیر تحول که در مسیر تنزل قرار دارد. تا چند وقت پیش، وقتی در چت‌روم‌های مجازی و فضاهایی از این دست، مخاطب ناشناسی که با او در حال صحبت بودید، از الفاظی لوس و غلیظ‌شده صحبت می‌کرد، به راحتی می‌توانستید متوجه شوید که با فردی کم‌سن‌وسال از دهه‌های جدید روبه‌رو هستید که می‌خواهد شیرین‌زبانی‌اش را این‌گونه به رخ بکشد؛ اما طولی نکشید که این شیوه مکالمه به نوشتارمان هم سرایت کرد و پیام‌های‌مان در حوزه ارتباطات موبایلی تبدیل شد به آمیزه‌ای از "فینگیلیش" و "بچه‌بازی" تا جایی که اگر همراه این موج جدید، جلو نمی‌آمدی محال بود بفهمی که "اصل" چیست یا "5 مین دیگه میرسم!" چه نوع جمله خبری است؟ یا تاسف‌بارتر از آنها "عجیجم" و "عایا" و... دقیقا گویش کدام منطقه این مرز پهناور است. ماجرا البته فقط در عامه مردم رواج نداشته و به قشر فرهیخته هم سرایت کرده است. چندی پیش شعری از یک شاعر؟! در فضای مجازی دیدم و خواندم که "تو" را به عمد "طو" نوشته بود! یادم هست سال‌ها پیش، در برنامه‌های کودک عروسک‌هایی مانند "مجید دلبندم" و "زی‌زی‌گولو" سعی داشتند با نوعی بازی با کلمات، مفاهیمی گسترده‌تر را آموزش دهند و دایره لغات کودکان را بالا ببرند؛ اما حالا حتی قشر فرهنگی ما هم در مسیر تخریب ادبیات سرزمین و زبان مادری‌مان کمر هست بسته‌‌اند و با فکر اینکه چقدر به روز هستیم، ریشه‌های فرهنگی کشورمان را با تبر نادانی می‌زنند. هنوز انتخاب عنوانی چون "آاادت نمی‌کنیم" برای یک فیلم سینمایی به دست فراموشی سپرده نشده است که خبر می‌رسد فیلمی به نام "خرگیوش" به زودی ما را غافلگیر خواهد کرد! گویا فیلم‌سازان نسل جدید که قرار است فرهنگ‌سازان آتی کشورمان باشند، "به‌روز بودن" را با "به‌روز خوردن" اشتباه گرفته‌اند. استفاده از موقعیت‌هایی که حکم "نان به نرخ روز خوردن" دارند، وقتی به حیطه پایه‌های فرهنگی می‌رسد، خطرناک و تاسف‌بار می‌شوند. یک بازیگر طنز در برنامه‌ای پربیننده که داعیه شادسازی مردم را دارد، مدام با گفتن کش‌دار کلمه "بدددددددم؟" شوخی سخیفی با مضمونی نامناسب را تکرار می‌کند یا خواننده‌ای مجاز با توجه به آنکه طرفداران یک موزیسین زیرزمینی خود را "تتیلیتی" می‌نامند، نام آلبوم خود را "حاجیلیتو" می‌گذارد و عزیزان ارشاد هم مجوز انتشارش را صادر می‌کنند. آن‌وقت، سردر شعبات یک برند مطرح شکلات مانند "نوتلا" که در همه دنیا با همین عنوان شناخته می‌شود و معنای بدی هم ندارد را تبدیل به "نان داغ و شکلات داغ" می‌کنند! این وسط، سهم ما در یافتن پرتقال‌فروشی که لابه‌لای ندانم‌کاری مسئولان ذی‌ربط گم شده است، چیست؟ به جمعیت ناقدان این شکل فرهنگ‌سازان بی‌فرهنگ بپیوندیم یا به تشویق‌کنندگان رقص نرم دست این تبرزن‌های فرهنگی ملحق شویم؟

 

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه