بررسی ۱۰ گونه حیوانی مادهسالار
زنسالاری در حیوانات!
مردسالاری در قلمرو حیوانات، یک هنجار است و در جامعه مدرن بشری، اصلاحاتی بر روی آن انجام شده است. اما ممکن است دیگر گونهها، که بعضی از آنها شناخته شده و برخی ناشناس هستند، با ترتیب اجتماعی پیچیده یا تاریخ زندگی گیجکننده، با ویژگیهای ماده سالاری، حیرت ما را برانگیزانند. ما برخی گونههای متعصب از نظرجنسیتی که در آنها مادهها رئیس هستند و گاهی وقتها به نرها آسیب رسانده و گاهی شکارچیان بهتری نسبت به نرها هستند و خونخوارتر هستند را بررسی میکنیم. در این نوشتار با بازده همراه باشید تا ۱۰ گونه حیوانی ماده سالار را بشناسید.
۱۰. بز کوهی Topi
سم داران نر به دلیل تعقیب آشفته و گاهی دیوانهوار خود برای جنس ماده، معروف هستند؛ اما بز کوهی Topi ماده صحرای افریقا، کاملا برعکس این قضیه رفتار میکند؛ زیرا در فصل جفتگیری برای ارتباط جنسی، به دنبال نر میرود. هنگامی که ماده در دوره فعالیت جنسی قرار دارد، برای افتادن به دنبال نر مورد نظر، بین مادهها درگیری ایجاد میشود. این دوره، یک روز در سال اتفاق میافتد و همین حالت، رقابت را ضروری و گاهی شدید میکند. اگرچه در این گونه، مادهها کنترل بازی جفت گیری را در دست دارند، اما نرهایی که مورد رقابت مادهها هستند، آنهایی هستندکه مسلط، جسور و توانا هستند. ممکن است مادهها نرهایی را انتخاب کنند که قبلا با آنها جفتگیری داشتهاند و از طریق از بین بردن جفتگیری بین مادههای رقیب و نرهای مورد نظر، رفتار سلطهگر خود را به سطح بعد میبرند.
۹: موش کور برهنه
جانور عجیب بدون موی زیر زمینی که مانند حشرهها در زیر زمین زندگی میکند و به نام موش کور برهنه شناخته شده است، به صورت کلونی وجود دارند که توسط ملکه ماده و مانند زنبور عسل و موریانه اداره میشود. موش کور برهنه، بومی علفزارهای داغ و بد آب و هوای اتیوپی، سومالی و کنیاست که در تونلهای زیرزمینی پیچیده به دنبال غذا میشود، پوستی شفاف و دندانهایی تیز و بلند دارد. موش کورهای ماده، برای حفظ سلطه در کلونی حشره مانند، از سازشهای قابل توجهی استفاده میکنند. ملکه، تنها ماده زاینده در کلونی است که با سلطه تهاجمی و اجبار نقش اجتماعی خود، از تولید مثل باقی مادههای کلونی جلوگیری میکند که معمولا شامل هل دادن دیگر اعضای کلونی به عقب است. ملکه، فقط با چند نر منتخب جفتگیری میکند که سنگینتر از نرهایی هستند که تولید مثل نمیکنند. سازشهای فقراتی خاص به نخاع موش کور اجازه میدهد تا طول خود را افزایش دهد تا بلندتر و سنگینتر از نرهای زایشی و مانند ملکه موریانه، بزرگتر از باقی افراد کلونی شود. ممکن است مادههای زایشی ۵۳ گرم وزن داشته باشند، در حالی که کارگران فقط ۳۲ گرم وزن دارند. به طوری باور نکردنی، سلطه ملکه به صورت بیوشیمیایی و به میزان زیادی از طریق کلونی منعکس میشود. سطح تستوسترورن نرهای زایشی دائما پایین است و رشد تخمدان و هورمونهای مادههای دیگر، سرکوب میشود. اگر از کلونی خارج شوند، هورمونها و ویژگیهای جنسی آنها بازمیگردد.
۸: فالاروپ
یک پرستوی رنگارنگ و خاص، سه گونه فالاروپ، پرستوهایی هستند که برای شنا در آبهای عمیق، دارای پاهایی پردهدار شدهاند و به دلیل نقش معکوس جنسها در میان پرندگان شناخته شدهاند. در یک نمایش قابل توجه سلطه ماده پرنده، مرغهای فالاروپ، جثه، زیبایی و ساختار اجتماعی بالاتری از نرها دارند و این، یکی از موارد ماده سالاری در پرندگان است. مادههای سه گونه فالاروپ، از نرها رنگی تر و بزرگترند و سلطه خود را نشان میدهند. پرندگان فالاروپ به حفظ آن چیزی که مانند حریم نرهاست، معروفند، نرهای دلخواه خود را دنبال میکنند و برای دستیابی به جفتگیری، با مادههای رقیب میجنگند. فصل جفت گیری فالاروپ، شامل جفتگیری آنها با نرهای متعدد و نهادن مسئولیت خوابیدن بر چهار تخم و بزرگ کردن آنها بر دوش نر انتخاب شده برای جفتگیری میشود. زمانی که مسئولیت را به تعدادی از نرها سپردند- احتمالا چهار نر- مادهها آزادند که آذوقه جمع کرده و مهاجرت کنند و بگذارند، نرها به فکر تولید مثل باشند. فالاروپ ویلسون، که فقط در امریکاست، پرندگان محیطهای آب شیرین داخلی هستند و دو گونه دیگر، فالاروپ گردن سرخ قطبگرد و فالاروپ سرخ، در فصل غیر جفت گیری، در آبهای ساحلی و اقیانوسهای آزاد زندگی میکنند.
۷: پرندگان شکاری
عقاب، شاهین و باز که شکوه بسیاری از کشورها بودهاند، اگر بزرگ و قوی باشد، ماده است. در یک مثال غیر عادی از دوگونگی جنسی معکوس، ممکن است پرندگان شکاری نر، بسته به بومشناسی، در مقایسه با مادهها، کمی کوچکتر یا حتی ریزتر باشند. در گونههایی که گرفتن شکار، آسان است مانند عقاب، شاهین قوش و کرکسهای دنیای قدیم، مادهها بزرگتر از نرها هستند. برعکس، مادههای گونههایی که غذای گریزپاتر شکار میکنند ممکن است از نرها کوچکتر باشند. ممکن است در بازهای شکاری ماده مانند شاهین که از پرندگان دیگر تغذیه میکنند و فالکونهای پرندهخوار، تفاوت جثهای بسیاری بین ماده و نر وجود داشته باشد، تفاوتی به بزرگی ۵۰ درصد.
۶: اختاپوس
ممکن است جفتگیری برای برخی گونهها لذتبخش باشد، اما اختاپوس نر، در چالش جفتگیری با مادههای قدرتمند و سلطهجو مواجه میشود که دائما برای خوردن اختاپوس نر به منظور تغذیه بیشتر بعد از دریافت اسپرم از نر، سازگار میشوند. همنوعخواری جنسی اختاپوس به این معناست که نرها برای جفتگیری و بقا، باید از حلقههای متعددی بگذرند، مانند پریدن بر روی ماده از پشت و سپس فرار کردن. در گونههایی که مادهها نرها را میخورند، بازوهای جفتگیری بلندتر برای حفظ فاصله مناسب در هنگام باردار کردن مادههای گرسنه، به وجود آمدهاند. همنوعخواری جنسی، به حدی ویژگی اختاپوسهاست که کشف یک محقق پانامایی در ۱۹۸۲ درمورد همزیستی بیخطر و نزدیک، تکرار میکند که جفتگیری اختاپوس راه راه بزرگ نادیده گرفته شد تا اینکه ۳۰ سال بعد صحتش اثبات شد. علاوه بر همنوعخواری، دوگونگی محض در میان جنسهای اختاپوس میتواند به طرز فوقالعادهای به نفع ماده باشد. در شدیدترین مثال، درمورد آرگونات آبهای آزاد یا ناتیلوس، طول نرها کمتر از ۲.۵ ساتیمتر است در حالی که طول مادهها در یک مورد فوقالعاده از دوگونگی جنسی، به ۱۰ سانتیمتر میرسد. جفتگیری فیزیکی میان آرگونات ماده و نر که اندازهاش یک چهارم ماده است، واقعا اتفاق نمیافتد. در عوض، اختاپوس نر، یک شاخک تعدیلشده به نام هکتوکوتیلوس را آزاد میکند که توانایی شنا کردن دارد و اسپرم را به ماده بزرگ میدهد. در لقاح، اختاپوس ماده، مادهای را ترشح میکند که پوستهای به عنوان تخم میسازد که تقریبا از هوا پر است و شکل یک ناتیلوس یا آمونیت منقرض شده را ایجاد میکند.
۵: پشه
ممکن است ما حیوان نر را به تهاجم و درندگی ربط بدهیم، اما در میان حیواناتی که پیش پا افتادهترین هستند اما هنوز به عنوان دشمنان طبیعی بشر شناخته نمیشوند- پشه- فقط مادهها عاملان مکیدن خون هستند. حشرات نه، بلکه عضوی از شاخکدارها، گروهی از مگسها با بدنی بلند، که نامشان به اسپانیایی “مگس کوچک” است، در میان انسانها بدنام هستند. پشههای ماده به دلیل رفتار ناخوشایند و گاهی کشنده و بیماریزا به انگل نیز معروفند و دلیل خاصی برای حمله به شکار زنده دارند و آن، خون است. دلیل جدایی جنسیتی بین پشههای خونآشام و غیر خونآشام، به ارزش تغذیهای خون در تجهیز ماده برای تولید مثل است. پشههای نر، خون نمیخورند اما از عصارههای گیاهی مانند نکتار برای دریافت قند تغذیه میکنند. مادهها نیز از عصاره گیاهان استفاده میکنند اما برای دریافت پروتئین برای تخمگذاری، به خون احتیاج دارند. با دریافت مقدار مناسب پروتئین، اسیدهای آمینه و مواد سلولهای خونی، پشه ماده قادر میشود مواد بدن خود را به یک دسته تخم انتقال دهد. آن تخمها به لاروهای آبی پشه تبدیل میشوند که به عنوان عنصری مهم از شبکه غذایی آبی به اکوسیستم برمیگردد، در حالی که پشههای بزرگسال از پرندگان تغذیه میکنند.
۴: نهنگ قاتل
نهنگ نه، بلکه قدرتمندترین و کشندهترین گونه دلفین، نهنگ قاتل یا ارکا، اقیانوسها را برای شکار، در گروههایی گرگ مانند به نام گله درمینوردد. ممکن است تعجبآور باشد که گروههای نهنگ قاتل توسط مادههای رئیس که سهم بزرگی در دانش بقای نهنگ قاتل دارند، رهبری میشوند. با استناد به یافتههای مجله زیست شناسی امروزی، نهنگهای قاتل ماده در حوالی ۴۰ سالگی، تولید مثل را متوقف میکنند اما میتوانند تا ۹۰ سال عمر کنند. در سالهای بعدی، احتمال بیشتری وجود دارد که نهنگهای قاتل ماده بالاتر از ۳۵ سال، گروه را رهبری کنند تا مادههای جوانتر یا نهنگهای قاتل نر. همچنین، در سالهایی که ذخیره سالمون در ناحیه تحقیقاتی Puget Sound کم بود، رهبری توسط مادههای بزرگتر افزایش یافت. اگرچه پیامدهای تحقیق، جای بحث دارند اما یافتهها نشان میدهند که حضور رهبران ماده بزرگسالتر در زمان شکار، در یافتن شکار و ایجاد دانش محیطی و زیستی، کمک شایانی به گله میکند.
۳: کفتار خالدار
قدرتمندترین گاز پستانداران، گاز کفتار خالدار است و در این گونه، ماده، جنسیت بزرگتر، قویتر و غالب است. مشخصه صحرای افریقا، کفتار خالدار، بزرگترین گونه کفتار و یک شکارچی خوب است که بعد از یک کشتار خوب، استخوانها را نیز میخورد. با اینکه شباهت زیادی به سگها دارد، بیشتر به گربهسانان نزدیک است. کفتار خالدار یک مثال شگرف از زن سالاری در گونههای پستاندار نیز هست. سازگاریهای ایجاد شده بر اساس ساختار فیزیکی و اجتماعی، کفتار ماده را در بالاترین رتبه مادههای گروه که قبیله نام دارد، قرار میدهد. گروه بندیهای اجتماعی با حدود ۱۰۰ کفتار در یک قبیله، توسط مادهها اداره میشود. در این جامعه جنسیتی، آن قدر جایگاه ماده قوی است که حتی یک نر بزرگسال تازه وارد، پایینتر از تولههای متعلق به یک ماده رده پایین قرار میگیرد. این فیزیولوژی کفتار خالدار ماده است که بسیار حیرت انگیز است. کلیتوریس کفتار خالدار ماده بسیار طویل است و به یک پای کاذب تبدیل شده که دقیقا شبیه به آلت تناسلی یک پستاندار نر است. در واقع، اندام تناسلی ماده، قادر به نعوظ است و دارای ستون مهره آلتی است. کفتار خالدار ماده، در میان پستاندار ماده بسیار خاص است زیرا دهانه واژنی خارجی ندارد، و این حیوان از طریق همین پای کاذب، ادرار، جفتگیری و زایمان میکند
۲: آخوندک
آخوندک که شکارچی آفتهای باغ است و به عنوان حیوان خانگی نگهداری شده یا موضوع شیفتگی علمی است، در ظاهر شبیه به موجود فضایی است و سیستم تولیدمثل غیرزمینی دارد.گونه نر آخوندک، مانند آخوندک چینی، با اجازه دادن مادهها که آنها را بعد از جفتگیری بخورند، در توانایی ماده برای تولید مثل، نقش دارند. هنگامی که اندازه شکارخورده شده، بزرگ باشد، باروری ماده بالا میرود و واضح است که آخوندک نر، شکار بزرگی است. مطالعهای که توسط جامعه سلطنتی B منتشر شد، دریافت که ممکن است ۶۳ درصد رژیم غذایی آخوندک ماده در طول فصل باروری، شامل نرهای همگونخوار باشد. مطالعه، نشان داد که با خوردن گونه نر بعد از جفتگیری، میزان تولید تخم در آخوندک چینی ماده به میزان ۵۰ تخم افزایش یافت که کاملا به سود تولید مثل ماده است. به نظر میرسد، موقعیت جفتگیری برای نر از بین میرود، اما اینگونه نیست. تعداد موقعیتهای جفتگیری برای نرها، متغیر است و هنگامی که موقعیت جفتگیری با یک ماده دیگر پایین باشد- زیر ۲۰ درصد- اگر آخوندک نر چینی اجازه خورده شدن خود را بدهد، ۵۰.۹ درصد توانایی فرزندآوری بیشتری د ارد. آزمایشهای رادیو ایزوتوپ، نشان داد که چگونه آخوندک نر، باقی ماندههای اسید آمینه و دیگر مواد مغذی را به شکل تخمهای بیشتر بر جای میگذارد و تغذیه بافت تولیدمثل ماده، به صورت یکباره مصرف میشود.
۱: خدنگ کوتوله
اعضاء خانواده خدنگ، گوشتخوارانی با ظاهری مانند راسو هستند که توانایی کشتن مار را دارند. یکی از کوچکترین اعضاء خانواده خدنگ، خدنگ کوتوله صحرای آفر یقا، به دلیل قرار گرفتن در گروههای اجتماعی تحت رهبری ماده با حدود ۱۲-۱۵ عضو و با قوانین و مقررات عجیب، شناخته شده است. کوچکترین گوشتخوار قاره افریقا، گروههای خدنگ کوتوله، توسط یک ماده آلفا ریاست میشود که در میان تمام مادههای موجود در کلونی، فقط او حق تولید مثل دارد. دیگر مادهها اجازه باروری ندارند، اما ممکن است در بزرگ کردن خدنگهای کوچک خدنگ ماده، کمک کننند. اگر دیگر مادهها زاد و ولد کنند، ممکن است فرزندشان کشته شود، تا سلسه مراتب جامعه حفظ شود. ساختار اجتماعی خدنگ کوتوله، نقش نر آلفا را تعیین میکند که نقش نگهبان و مسئول دفاع از قلمرو را دارد. به هرحال، نقش نر آلفا، مرتبهای پایینتر از ماده آلفاست که بر همه نظارت دارد. علیرغم ساختار کوچکشان، ممکن است کلونی خدنگ کوتوله، قلمرو یی ۷۵ جریبی را اشغال کند که تنوع وسیعی از شکار دارد، از پرندگان و حشرات گرفته تا مارها و مارمولکها.
منبع: سایت بازده