شعر
تو ماهی و من ماهیِ این برکه کاشی..
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی!
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
از چشم تو و حجره فیروزهتراشی..
پلکی بزن ای مخزن اسرار که هربار
فیروزه و الماس به آفاق بپاشی!
ای باد سبکسار! مرا بگذر و بگذار!
هشدار! که آرامش ما را نخراشی..
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم!
اندوه بزرگیست چه باشی.. چه نباشی..
علیرضا بدیع