مهرههای سوخته ترامپ در شطرنج منطقه
ترامپ نشان داده که تلاش دارد نقشه غرب آسیا را مجدد ترسیم کند اما بدوناینکه نتانیاهو نقشی در آن داشته باشد. ترامپ راهی خلیجفارس شد؛ نه تلآویو. هزارانمیلیارددلار روی میز است، مذاکرات هستهای درجریان است و غزه موضوع اصلی گفتگوهای پشتهای دربهای بسته است و اسرائیل در هیچیکازآنها جای ندارد. برای اولینبار درطولسالها، رشتههای قدرت آمریکا در غرب آسیا بدون نتانیاهو در مرکز آن بافته میشوند. قبس زعفرانی (نوشت): گزارشهای رادیو ارتش اسرائیل، کانال 12 و «اسرائیل الیوم» تأکید میکند ترامپ ارتباط مستقیم خود با نتانیاهو را قطع کرده است. یک منبع آگاه از حلقه نزدیک ترامپ به «ران درمر» (وزیر راهبردی اسرائیل) گفته که «ترامپ متنفر است کسی او را احمق فرض کند یا فریبش دهد و نتانیاهو او را فریب داده است!» واشنگتن منتظر کسی نمیماند. طرحی برای غزه با هماهنگی قاهره، دوحه و ابوظبی درحالتهیه است. هیئتی از حماس به قاهره فراخوانده شده، «ویتکاف» صراحتاً گفته است: «خواهان بازگشت اسرا هستیم اما اسرائیل نمیخواهد جنگ تمام شود». همزمان، توافق هستهای عربستان که پیشازاین به عادیسازی با اسرائیل گره خورده بود، بدون نتانیاهو درحالاجراست. این فقط یک رخداد عادی نیست؛ تلاطمی بسیارسخت است. ترامپ میخواهد فقط خودش رهبر و معمار توافقات باشد. اینکه نتانیاهو از او سوءاستفاده کرده یا بدتر، سعی در بهدستگرفتن افسارش داشته، برایش غیرقابلتحمل است و برای نتانیاهو البته موضوع فراتر از سیاست است؛ به بقایش مربوط میشود! برای او حفظ قدرت یک هدف سیاسی نیست بلکه مسئله مرگ و زندگی است. تا همین اواخر، نتانیاهو با کاخ سفید تماس میگرفت و هرچه میخواست، بهدست آورد. ترامپ سفارت آمریکا را به قدس منتقل و کمکهای آنروا را قطع کرد، از توافق هستهای خارج شد و «معامله قرن» را ترتیب داد. «کوشنر» چیزی بیش از یک واسطه برای اسرائیل بود. رابطه او با نتانیاهو خیلینزدیک بود. وقتی ترامپ بهقدرت رسید، این رابطه کلید دسترسی او به هرآنچه در دنیای سیاست میخواست تبدیل شد. در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، سازمانهایی مانند آیپک، خاندان ادلسون، سازمان صهیونیستی آمریکا و شبکه گسترده اندیشکدههای افراطی در واشنگتن، خود را تحتتأثیر راهبرد کاخ سفید یافتند و اهداف منطقهای نتانیاهو با دکترین ترامپ ادغام شدند؛ اما اختلافات خیلیزود شروع شد. مقامات اسرائیلی از تصمیم کوشنر برای ادامه توافقنامه ابراهیم بدون الحاق کرانه باختری ناراضی بودند؛ البته اختلافات عمیقتر از مسئله الحاق بود. ترامپ به خلیجفارس آمد و پس از ریاض و دوحه، راهی ابوظبی شد؛ بدونآنکه به تلآویو برود. هدف او بازگشت به خانه (آمریکا) با قراردادهایی بهارزش بیش از یکتریلیوندلار بود. طبق گزارشها؛ کاخ سفید در حال نهاییکردن چارچوبی برای بازسازی غزه و ترتیبات آتشبس با هماهنگی مصر، قطر، امارات و مشارکت محدود اسرائیل است. «جروزالم پست» نوشت: یک مقام آمریکایی در دیدار با خانوادههای اسرا گفته است که ترامپ از موضع اسرائیل درباره مذاکرات آتشبس ناامید است. توافق آتشبس با «انصارالله» صرفاً یک آغاز است. اگر اسرائیل بهخود نیاید، خبری از «معامله قرن» نخواهد بود و آغاز این ضرب شصت توافق با انصارالله با میانجیگری عمان بدون اسرائیل بود. اسرائیل به واشنگتن یادآور شده که هر برنامه هستهای عربستان باید موافقت تلآویو باشد؛ اما خب این معادله نیز درحالفروپاشی است. بهگفته «اسرائیل الیوم»؛ تلآویو اکنون میداند که ترامپ دیگر اهمیتی به مشارکت اسرائیل در توافق هستهای با عربستان نمیدهد. این روزنامه بهنقلاز منابع دیپلماتیک عرب و آمریکایی میگوید: تیم ترامپ درتلاش برای تدوین چارچوبیست که به عربستان اجازه غنیسازی اورانیوم بدون ارتباطدادن اینمسئله با پرونده عادیسازی را بدهد. با کاهش نقش اسرائیل در مذاکرات منطقهای، اکنون نتانیاهو میداند خطوط قرمز سنتی او مانند «وتوی مطلق» گسترش سلاحهای هستهای در خلیجفارس کمرنگ و حتی بیمعنا شده است. وقتی دونالد ترامپ برای دومینبار وارد کاخ سفید شد، همهچیز گویا بر وفق مراد نشان میداد: نتانیاهو حتی ترامپ را «بزرگترین دوست» توصیف کرد که اسرائیل در کاخ سفید میشناسد و در ایکس نوشت: «انگار همکاری دوره سابق برگشته، قویتر از همیشه»؛ اما در سیاست، اعتمادبهنفس بیشازحد کار دست میدهد. نتانیاهو خیلیزود به ترامپ خیلینزدیک شد و این سوءتفاهمات بزرگی برایش ایجاد کرد. حالا ترامپ حتی به تماسهایش نیز پاسخ نمیدهد! اسرائیل که یکزمانی در صدر میز مذاکرهها بود، اکنون از دور فقط نظارهگر توافقهاست؛ اما بیشازآنکه بهحاشیهراندهشدن اسرائیل را بترساند، توافقاتی است که در غیابش حاصل خواهد شد. دراینرابطه امیر حمزهنژاد (فارس) نیز گزارش داده است: موضعگیری جدید مقامات آمریکایی درباره کنارگذاشتن برنامه هستهای توسط ایران همان طرح لیبیسازی نتانیاهو است که با پاسخ قاطعانه رهبر انقلاب مواجه شد. وقتی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در دیدار با «بنیامین نتانیاهو» خبر شروع مذاکرات با ایران را داد، نخستوزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد که توافق مدنظر این رژیم در مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا «توافق لیبی» است. توافق با لیبی که نتانیاهو از آن بهعنوان مدل ایدئال این رژیم یاد کرده است به توافق سال ۲۰۰۳ لیبی با آمریکا (و همچنین بریتانیا) اشاره دارد. زمانیکه «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا بود و با معمر قذافی توافق صورت گرفت. دو موضوع مهم دراینتوافق رخ داد. اولاینکه لیبی برنامه هستهای خود را بهحالت تعلیق درآورد و موضوع دیگر اینبودکه برد موشکهای خود را 300کیلومتر کاهش داد. اگرچه لیبی اینکار را در سال 2003 انجام داد اما در سال 2009 قذافی با ابراز نارضایتی از عهدشکنی غربیها ازجمله در لغو تحریمها علیه لیبی، از اعتماد به غرب ابراز پشیمانی و عنوان کرد: «آمریکا باید به تعهداتش عمل کند تا کشورهایی مثل ایران و کرهشمالی با مشاهده رفتار آمریکا با لیبی تصمیمات دیگری نگیرند».